۲۴
دی
۱۴۰۳
شماره
۵۸۰۷
عناوین صفحه
هیچ چیز را بیشتر از اینکه شبیه او باشد دوست نداشت. بابا یک قهرمان بود، و پیام دلش میخواست وقتی بزرگ شد مثل او باشد. مثل او مهربان، خوش صحبت، کاردان و قوی. بابا همیشه میدانست باید چه کاری را چه وقت انجام داد، چگونه با دیگران صحبت کرد و چه رفتاری داشت.
پیام برای بابا احترام خاصی قائل بود، هیچ وقت روی حرفش حرف نمیزد. هرچه بابا میگفت را به دقت گوش میداد و به آنها عمل میکرد. و حالا که روز پدر نزدیک بود، پیام دلش میخواست بابا را حسابی غافلگیر کند.
به همین علت تصمیم گرفت درباره کادو روز پدر با پونه مشورت کند. پونه پیشنهاد داد؛ روز پدر را برای بابا تبدیل به یک روز خاص و ویژه کنند.
پیام گفت: چطوری؟
پونه گفت: از صبح همگی هرکاری که بابا دوست دارد را انجام میدهیم. مثلا غذاهایی که خوشش میآید را درست میکنیم. کارهایی که در طول روز به عهده باباست را خودمان انجام میدهیم. نمیگذاریم دست به سیاه و سفید بزند. برایش یک جای گرم و نرم جلوی تلویزیون درست میکنیم و حسابی از او پذیرایی میکنیم.
پیام خندید و گفت: واقعا پیشنهاد خوبی است. من هم موافقم.
آنها تصمیمشان را با مامان در میان گذاشتند، مامان نگاهی به بچهها که مشتاقانه منتظر نظراتش بودند، انداخت و گفت: من و بابا همیشه از رفتارها و کارهای خوب شما، بهترین هدیهها را میگیریم. خوب بودن شما بیشتر از هر هدیهای برایمان لذت بخش است. البته این کار شما هم مطمئنا بابا را خوشحال میکند.
پیام گفت: من همیشه تلاش می کنم مثل بابا باشم. می دانم که او بزرگترین قهرمان دنیاست.
مامان لبخندی زد و گفت: به نظر من هم همین طور است، چون او همیشه تلاش کرده که مانند بهترین بابای دنیا باشد. رفتارهایش را شبیه او کند، کارها و حرکاتش را مانند او انجام دهد و گرچه خیلی سخت است که مانند او بود اما بابا همه تلاشش را میکند.
پونه گفت: منظورتان چه کسی است؟
مامان گفت: حضرت علی(ع) که روز تولدشان، روز پدر نام گرفته است. بابا همیشه دوست دارد مانند ایشان باشد. کارها و اعمال و ظاهر ما، روی باطن و درونمان تأثیر میگذارد و وقتی ما تلاش کنیم شبیه بهترین افراد روزگار باشیم حتما روی درونمان تأثیری به سزا خواهد داشت.