۲۳
مهر
۱۴۰۴
شماره
۶۰۰۷
عناوین صفحه
هگمتانه، گروه همدانشناسی: در روزگاری که گویشها و هویتهای بومی در سایه زندگی مدرن رنگ میبازند، شهرداری همدان با ابتکاری فرهنگی، واژگان اصیل گویش همدانی را بر چهره شهر نشاند و با پویش «فرزند هگمتانه» به معرفی مفاخر و چهرههای ماندگار این دیار پرداخت؛ حرکتی که از دل تاریخ برمیخیزد تا پیوند میان گذشته، حال و آینده همدان را زنده نگه دارد.
به گزارش هگمتانه؛ همدان، این کهنشهر رازآلود و دلنشین، گویی در هر کوچه و بنبستش، صدایی از تاریخ به گوش میرسد؛ شهری که از دل هگمتانه مادها برآمده و قرنهاست در پهنه فرهنگ و تمدن ایرانزمین میدرخشد.
این سرزمین، نه فقط با آثار باستانی، کوهها و سنگنوشتههایش، بلکه با گویش، آداب، باورها و فرزندان فرهیختهاش معنا مییابد و هویت همدان، آمیزهای است از تاریخ، دین، هنر، اندیشه و لهجهای شیرین که در واژههای مردمش تپنده است.
در روزگاری که گویشها و فرهنگهای بومی یکی پس از دیگری به فراموشی سپرده میشوند، حرکت فرهنگی شهرداری همدان در نصب بنرهایی از واژگان اصیل گویش همدانی در شهر، نهتنها اقدامی هنری و خلاقانه، بلکه گامی مؤثر در احیای ریشههای هویتی این دیار کهن به شمار میآید.
این حرکت توانسته است زبان را از حاشیه کتابها و خاطرات به متن زندگی شهری بازگرداند و پیوندی عاطفی میان نسلهای قدیم و جدید برقرار کند؛ پیوندی که از دل واژههایی ساده، اما سرشار از معنا برمیخیزد.
در کنار این حرکت فرهنگی، شهرداری در قالب طرح ارزشمند «پویش فرزند هگمتانه»، روزنامه هگمتانه رسالتی والا را دنبال میکند؛ معرفی و پاسداشت مفاخر و شخصیتهای برجستهای که هر یک با اندیشه، ایمان، علم و خدمت خود بخشی از هویت امروز همدان را ساختهاند.
این روزنامه با انتشار مطالبی در صفحه «همدانشناسی»، هر هفته چهرههایی را به مردم معرفی میکند که نام و راهشان همچنان الهامبخش جامعه است. هدف این حرکت، نه صرفاً یادآوری گذشته، بلکه استمرار مسیر روشن انسانهایی است که در زمینههای گوناگون، از دین و تعلیم گرفته تا مدیریت شهری و ادبیات، نقشی مؤثر در اعتلای فرهنگ و اجتماع همدان داشتهاند.
//////////////////
حاج محمدرحیم مسکین
کهنشهر هگمتانه، قرنهاست زادگاه اندیشهوران، هنرمندان و فرهیختگانی است که نام و یادشان بر تارک تاریخ این دیار درخشان است و در تداوم پویش فرهنگی «فرزند هگمتانه»، این هفته به معرفی چهرههای ماندگار و تأثیرگذار میپردازیم.
ابتدا در عرصه قرآن و تربیت دینی شهر به معرفی حاج محمد رحیم مسکین خواهیم پرداخت؛ استاد مسکین در سال 1309 در همدان و در خانوادهای مؤمن و قرآنی چشم به جهان گشود. او از همان کودکی در سایه تربیت پدری قاری و متدین، با آوای روحنواز قرآن انس گرفت و به زودی در مسیر قرائت، تعلیم و مداحی گام نهاد.
با عشق به قرآن و الهام از محافل قرآنی مشهد، نخستین جلسه قرآنی همدان را در مسجد پای گنبد پایهگذاری کرد و سپس با همتی والا، جلسات «مکتب امام زمان(عج)» را بنیان نهاد؛ حرکتی که به سرعت در میان مردم همدان گسترش یافت و به مدرسهای معنوی برای تربیت نسلهای مؤمن و انقلابی بدل شد.
ثمره تلاشهای خالصانه او، شکلگیری چهارده جلسه قرآنی به نام ائمه اطهار(ع) و پرورش نسلی از جوانان بود که بسیاری از آنان در انقلاب اسلامی و سالهای دفاع مقدس خوش درخشیدند و بیش از 100 نفرشان به مقام رفیع شهادت نائل آمدند.
این مسیر نورانی، به همت شاگردان و دوستداران استاد ادامه یافت و امروز بیش از یکصد جلسه «مکتب امام زمان(عج)» در استان همدان فعال است؛ میراثی ماندگار از اخلاص، ایمان و مجاهدت فرهنگی مردی که عمرش را وقف قرآن و اهلبیت(ع) کرد.
حاج محمد رحیم مسکین، آن پیرغلام وارسته و قاری قرآن، که عمر خود را وقف تربیت نسل مؤمن و انقلابی کرد و با بنیانگذاری جلسات قرآنی «مکتب امام زمان(عج)» در همدان، نهالی را کاشت که امروز صدها شاخهاش در سراسر استان به ثمر نشسته است.
استاد مسکین، پیرغلام سیدالشهدا(ع) و خادم صدیق مکتب اهلبیت(ع)، در سال 1393 دعوت حق را لبیک گفت، اما یاد، نام و اثر معنوی او همچنان در میان اهالی قرآن و مردم همدان زنده است و یاد او یادآور اخلاص، ایمان و نقش دین در تربیت اجتماعی نسلهاست.
///////////////////////
مهندس حاج محمد بهنامجو
در تداوم معرفی چهرههای ماندگار همدان، این هفته در قالب پویش فرهنگی «فرزند هگمتانه»، به یاد و بزرگداشت یکی از مدیران خدوم و مردمی شهر نیز میپردازیم؛ زندهیاد مهندس حاج محمد بهنامجو.
مهندس بهنامجو از چهرههای خوشنام و تأثیرگذار مدیریت شهری همدان بود که سالها از عمر خود را صادقانه در راه خدمت به مردم و آبادانی این شهر صرف کرد. او با بهرهگیری از تجربه، نگاه علمی و روحیهای جهادی، در دوران تصدی مسؤولیت شهرداری همدان، طرحها و پروژههای عمرانی متعددی را پایهگذاری و اجرا کرد که چهرهای تازه به شهر بخشید.
وی مدیری عملگرا، صمیمی و مردمدوست بود که ارتباطی نزدیک با شهروندان داشت و همواره ارتقای کیفیت زندگی شهری را در صدر اولویتهای خود قرار میداد. نظم، برنامهریزی دقیق و توجه به توسعه پایدار شهری، از ویژگیهای شاخص دوران مدیریت او بهشمار میرفت.
زندهیاد بهنامجو با تلاش و صداقت خود توانست اعتماد عمومی را جلب کند و نامش به عنوان مدیری مردمی در یادها بماند. هرچند در سانحهای تلخ از میان ما رفت، اما خاطره نیک، منش خدمتگزارانه و آثار ماندگارش در چهره شهر، همچنان گواهی بر عشق او به همدان است. یاد و نام این مدیر دلسوز و پرتلاش، برای همیشه در دل مردم همدان زنده خواهد ماند.
////////////////////
سید جواد حجازی
مبارزی نستوه، خیری مردمی و یاری صادق برای انقلاب؛ سید جواد حجازی نیز، از چهرههای مؤمن، انقلابی و خدمتگزار مردم، زندگی خود را در مسیر ایمان، مجاهدت و خدمت به خلق سپری کرد. او با تکیه بر ارزشهای دینی و انقلابی، در کنار آیتالله مدنی و دیگر یاران امام خمینی(ره)، گامهای بلندی در راه مبارزه با طاغوت، یاری محرومان و تربیت فرزندان صالح برداشت و از خود یادگاری نیکو در شهر همدان برجای گذاشت.
سید جواد حجازی در سال 1306 هجری شمسی در شهر همدان چشم به جهان گشود و از کودکی در دامان قرآن و مکتب اهلبیت(ع) پرورش یافت. پس از پایان تحصیلات و انجام خدمت وظیفه، در مدرسه علمی وابسته به جامعه تعلیمات اسلامی زیر نظر شیخ علی حائری به تدریس پرداخت و مدتی نیز در اداره پست مشغول فعالیت بود.
با اوجگیری مبارزات علیه رژیم پهلوی، حجازی فعالیتهای اجتماعی و انقلابی خود را در کنار مردم معترض آغاز کرد و چندین بار بهدست مأموران ساواک دستگیر و زندانی شد. در همین دوران با روحانیون برجسته از جمله آیتالله مدنی ارتباطی نزدیک یافت و در کنار ایشان به مبارزه ادامه داد.
در سال 1348، به همراه یکی از بازاریان همدان به عراق سفر کرد و بهواسطه آیتالله مدنی، به دیدار امام خمینی(ره) نائل شد. وی بار دیگر در سال 1357، در آستانه پیروزی انقلاب، با حضور در عراق از دیدار و همراهی با امام بهرهمند گردید.
فعالیتهای اجتماعی و خیریه سید جواد حجازی با هدایتهای آیتالله مدنی و همیاری جمعی از متدینین همدان، آثار و برکات بسیاری برای مردم، بهویژه محرومان، به همراه داشت. از جمله این اقدامات میتوان به تأسیس مؤسسات دارالایتام، امداد و درمانگاه مهدیه در شهر همدان اشاره کرد.
سرانجام، این مرد وارسته و پدر شهیدان سید جعفر و سید محمدباقر حجازی، از یاران دیرین امام و رهبری، در سن 94 سالگی دعوت حق را لبیک گفت و به دیار باقی شتافت.
///////////////////////
استاد مراد حنیفه
در معرفی چهرههای ماندگار و اثرگذار هنر ایرانزمین، نام استاد مراد حنیفه بهعنوان یکی از ستونهای هنر سنگتراشی معاصر، جایگاهی ویژه دارد. او از جمله هنرمندانی بود که با دستان خود، سنگهای سرد را به آثاری زنده و ماندگار بدل میکرد و ردّ هنرش بر پیکرهی تاریخ این سرزمین جاودانه مانده است.
استاد مراد حنیفه در سال 1313 در شهر همدان دیده به جهان گشود. از نوجوانی به شاگردی استادان محلی در هنر حجاری و سنگتراشی پرداخت و بهواسطه پشتکار، دقت و ذوق هنری بینظیرش، به یکی از چیرهدستترین سنگتراشان ایران تبدیل شد.
نام استاد حنیفه بهویژه با دو بنای شاخص و هویتی شهر همدان گره خورده است، آرامگاه بوعلیسینا و آرامگاه باباطاهر. این دو اثر که بهترتیب توسط معماران برجسته کشور، مهندس هوشنگ سیحون و مهندس محسن فروغی طراحی شدهاند، با سنگهایی آراستهاند که استاد حنیفه با دقت و مهارت مثالزدنی تراشیده و نصب کرده است. آثار او در این پروژهها نهتنها نمایشگر توان فنی بالا، بلکه بازتابی از روح لطیف و نگاه هنرمندانهاش بود.
حوزه فعالیت استاد حنیفه به همدان محدود نماند. او در پروژههای بزرگ ملی و فرهنگی نیز حضور داشت، از جمله: سنگتراشی مقبره اوحدی مراغهای، مشارکت در ساخت مقبرهالشعرای تبریز، طراحی و اجرای سنگهای مقبره ایرج میرزا و ساخت پایهستون مجسمه فردوسی در تهران.
استاد مراد حنیفه پس از سالها تلاش و خدمت به فرهنگ و هنر ایران، در پی یک دوره بیماری، در اردیبهشت 1404 و در سن 91 سالگی در زادگاهش همدان چشم از جهان فروبست. یاد و نام این هنرمند جاودانه، در سنگنگارههای ایران برای همیشه ماندگار خواهد ماند.
///////////////////////////////
جواد محقق؛ نویسنده، شاعر و روزنامهنگار فرهیخته
جواد محقق، نویسنده، شاعر و روزنامهنگار برجسته معاصر نیز در سال 1333 هجری شمسی در همدان دیده به جهان گشود. دوران تحصیل خود را در زادگاهش گذراند و پس از پایان تحصیلات، در سال 1358 به عنوان دبیر ادبیات فارسی به استخدام آموزش و پرورش درآمد. او سالها در مدارس شهری و روستایی همدان به تدریس پرداخت و نسلهای بسیاری را با عشق به زبان و ادب فارسی آشنا ساخت.
در سال 1366، برای تدریس در مدارس ایرانی خارج از کشور، ابتدا به پاکستان و سپس به ترکیه اعزام شد. پس از بازگشت به ایران، در سال 1369 به سبب سابقه ارزشمند در معلمی، فعالیتهای فرهنگی و مطبوعاتی، به عنوان سردبیر ماهنامه رشد معلم برگزیده شد و طی 13 سال بیش از 110 شماره از این نشریه را منتشر کرد.
وی در ادامه، مسؤولیت سردبیری ماهنامههای «رشد نوجوان» و «رشد کودک» و همچنین فصلنامههای «جوانه» و «رشد آموزش هنر» را نیز برعهده گرفت و در این جایگاهها نیز دهها شماره از نشریات فرهنگی و آموزشی کشور را هدایت و مدیریت کرد.
از دیگر فعالیتهای گستردهی فرهنگی و ادبی جواد محقق میتوان به این موارد اشاره کرد: همکاری با بیش از 80 مجله و روزنامه در سراسر کشور، تأسیس انجمن ادبی میلاد(نخستین انجمن ادبی استانی پس از انقلاب)، برگزاری دهها شب شعر و کنگره علمی ـ فرهنگی، داوری در جشنوارههای متعدد کتاب و مطبوعات، ویراستاری دهها عنوان کتاب و نشریه، مسؤولیت صفحات شعر مجله کیهان بچهها، عضویت در شورای طرح و برنامه خانه روزنامهنگاران جوان و روزنامه نوجوانان «گنبد کبود»، عضویت در شورای شعر کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، دبیری علمی بیش از 10 جشنواره ملی در حوزه شعر، داستان، کتاب و مطبوعات، عضویت در هیأت علمی جایزه کتاب فصل، مدیریت و مسؤولیت 7 نشریه ادواری و عضویت در هیأت مدیره و نیابت ریاست انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، انجمن قلم ایران و انجمن معلمان انشاء. در مجموع، جواد محقق را باید از چهرههای اثرگذار ادبی و فرهنگی ایران دانست؛ نویسندهای آگاه، شاعری اندیشمند و فرهنگیای متعهد که با قلمی ژرف و نگاهی انسانی، دههها در عرصه آموزش، نقد ادبی، نویسندگی و ترویج فرهنگ مطالعه، بهویژه برای کودکان و نوجوانان، کوشیده است.
/////////////////////////
استاد علیرضا ذکاوتی
در میان چهرههای برجستهی معاصر که با قلم، پژوهش و تدریس خود در خدمت فرهنگ و اندیشه ایران اسلامی بودهاند، نام استاد علیرضا ذکاوتی جایگاهی درخشان دارد. او از جمله پژوهشگرانی بود که عمر خویش را صرف کاوش در متون کهن، تحلیل اندیشههای اسلامی و معرفی دستاوردهای تمدن ایرانیـاسلامی به نسل امروز کرد.
استاد علیرضا ذکاوتی در سال 1322 در خانوادهای مذهبی، علمی و عرفانی در همدان متولد شد. پدر او، مرحوم شیخ علیاصغر ذکاوتی قراگزلو متخلص به «زمزم همدانی»، از علما، ادیبان، خطیبان و شاعران نامدار زمان خود بود. استاد ذکاوتی از همان کودکی در محیطی سرشار از علم و معرفت پرورش یافت و با حضور در محافل علمی همدان و قم، پایههای دانایی و ذوق ادبی خود را استوار ساخت.
او مطالعاتی گسترده و پیوسته در زمینههای ادب فارسی و عربی، عرفان اسلامی، عقاید و مذاهب، و تاریخ اجتماعی ایران پس از اسلام داشت و در هر دو عرصهی ادبیات ابداعی و ادبیات تحقیقی آثاری ماندگار از خود بهجا گذاشت. از میان آثار ترجمهای ارزشمند او میتوان به موارد ترجمه کتاب «تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری» اثر آدام متز (1363)، ترجمه کتاب «نظام اداری مسلمانان در صدر اسلام» (1385) که بهعنوان کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برگزیده شد، اشاره کرد.
استاد ذکاوتی همچنین در عرصه نقد ادبی و کتابشناسی چهرهای برجسته بود. در سال 1377 به عنوان «منتقد نمونه» و در سال 1390 به عنوان «منتقد پیشکسوت» مورد تقدیر قرار گرفت.
وی از اعضای هیأت مؤلفان دائرةالمعارف تشیع بود و همکاری مستمر با بنیاد دایرةالمعارف اسلامی و دانشنامه جهان اسلام داشت. افزون بر فعالیتهای پژوهشی، از آغاز تأسیس دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان در سال 1366، به تدریس در این دانشگاه پرداخت و همچنین با دانشگاه بوعلیسینا همکاری پژوهشی و با دانشگاه علامه طباطبایی بهعنوان استاد مدعو دروس ادبیات فارسی و عربی همکاری داشت.
سرانجام این پژوهشگر فرهیخته و متفکر گرانقدر در فروردین 1404 پس از سالها خدمت به فرهنگ و اندیشه، دار فانی را وداع گفت. یاد و نام او، همچون آثار ارزشمندش، در حافظه علمی و فرهنگی ایران زنده و پایدار خواهد ماند.
روزنامه هگمتانه با معرفی چنین چهرههایی، در حقیقت در حال ترسیم چهرهای فرهنگی و انسانی از همدان است؛ شهری که بزرگیاش تنها در بناهای کهن و آثار تاریخیاش نیست، بلکه در دلهای بزرگ، اندیشههای روشن و گویش زندهاش معنا مییابد.
پاسداشت گویش محلی و مفاخر همدان، دو جلوه از یک حقیقتاند، زنده نگه داشتن روح شهری که قرنهاست فرهنگ، ایمان و ادب را در کنار یکدیگر پرورده است.
چنین حرکتهایی، چه در قالب نصب بنرهای واژگان محلی و چه در معرفی مفاخر و بزرگان، تلاشی است برای استمرار هویت، تقویت خودآگاهی فرهنگی و پیوند میان گذشته، حال و آینده همدان؛ تا این شهر کهن، همچنان پایتخت فرهنگ و اصالت ایران باقی بماند.