۶
دی
۱۴۰۳
شماره
۵۷۹۲
عناوین صفحه
هگمتانه، گروه ایران و جهان: رهبر معظم انقلاب فرمودند: تلاش ملّت ایران و جوانان ما و جانفشانیهایشان تا به امروز مایه قوام و دوام جمهوری اسلامی شده و پس از این نیز همینطور خواهد بود.
امام خامنهای در دیدار با اعضای ستاد برگزار کنگره ملی شهدای استان اصفهان با بیان اینکه اصفهان نشان میدهد که جریان تدین و تشرع با جریان علم و صنعت و فرهنگ و تمدن و امثال اینها درهم تنیدهاند، فرمودند: این نمونهای از تمدن ایرانی ماست؛ تمدن ایرانی که روزگاری در قله تمدن بشری قرار داشته، از قدیم، از قبل از اسلام حتی با دین همراه بوده، با تدین همراه بوده است؛ اینکه بعضی تلاش میکنند، سعی میکنند که پیچومهرههای مجموعه تمدن ایرانی را به زور از همدیگر باز کنند و بین دین و علم و صنعت و فرهنگ و هنر و مانند اینها فاصله بیندازند، این کار، هم غلط و خلاف واقع است، هم بیهوده است و امکانپذیر نیست.
وی با بیان اینکه مرحوم دکتر چمران (رضوان الله علیه) که در بخشهای مربوط به علم و مانند اینها در همان دانشگاههای آمریکا درس میخوانده تا آن نقاط آخر که آمریکاییها اجازه نمیدهند دانشجو غیرآمریکایی به آنجاها برسد، ایشان پیش رفته بود؛ چه کسی بود؟ تأکید فرمودند: چمران؛ چمران متدین، چمران مجاهد، چمرانی که زن و بچهاش را برمیدارد و از آمریکا میآورد لبنان، در خدمت مبارزه؛ یعنی این آمیختگی و درهمتنیدگی دین و نشانههای تمدنی در تمدن ایرانی، یک حقیقتی است، یک واقعیتی است که غیرقابل انکار است.
متن بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دست اندرکاران برگزاری کنگره بزرگداشت 24 هزار شهید استان اصفهان که در تاریخ 21 آبان 1403 برگزار شده بود، روز پنجشنبه 8 آذر در محل برگزاری همایش در اصفهان منتشر شد.
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
خیلی خوش آمدید برادران عزیز، خواهران عزیز و مجاهدان فیسبیلالله. بنده آن کسانی را که برای احیای یاد مجاهدان و شهدا کار میکنند، مجاهدان فیسبیلالله میدانم؛ یعنی خود این یک جهاد فیسبیلالله است و سعی کنید که «جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه»؛ این جهاد را آن چنان که باید و شاید انجام بدهید.
اصفهان در همه نشانههای تمدنی پیشگام بود؛ در علم، در صنعت، در هنر، در معماری، در عالمپروری، در سلحشوری و در همه این چیزها؛ این مال تاریخ است. حوادث انقلاب نشان داد که اصفهان در مسأله فداکاری در راه خدا و جهاد فیسبیلالله هم پیشگام است؛ یعنی یک امتیاز بینظیر و بیمثال بر امتیازات اصفهان، در انقلاب و در دفاع مقدس افزوده شد.
شهدا بزرگی که در راه اسلام و در راه استقلال این کشور جان خودشان را فدا کردند، یک فهرست طولانیاند که [همانطور که ایشان] گفتند 10 درصد همه شهدای کشور مال استان اصفهان هستند. استان اصفهان به لحاظ نسبت جمعیتش، از همه استانهای کشور بیشتر شهید داده. خب اینها واقعیاتی است. آنچه مهم است این است که این سلسله، این رشته، رشته فداکاری و رشته نورانی شهادت، از دوران قبل تا امروز در اصفهان ادامه دارد؛ یعنی یک روز ما شهید مدرس را داریم، بعد در یک برههای مثلاً شهید بهشتی و امثال ایشان را داریم، بعد در یک برههای شهید خرازی و شهید همت و شهبازی و مانند اینها را داریم، بعد در یک برههای شهید کاظمی را داریم، بعد در یک برههای شهید زاهدی و نیلفروشان، یا همین چند شهیدی که شهید امنیت هستند و این چند روز [به شهادت رسیدند]، که سه نفرشان اصفهانی بودند، را داریم؛ یعنی این رشته شهادت، مقطعی نیست که حالا ما مثلاً بگوییم خیلی خب، یک روز 370 شهید را تشییع کردند، تمام شد رفت؛ نه، این نهادینه است در اصفهان؛ اینها مهم است. شما که یاد شهدا را گرامی میدارید، این نقاط را برجسته کنید، اینها را نشان بدهید. جوان امروز، نسل امروز، به اینها احتیاج دارد، باید بداند؛ اینها شناسنامه اصفهان است.
یک نکته مهم در باب اصفهان مسأله دینداری است؛ دینداری اصفهان. حالا من البته شاید قبلاً در بعضی از دیدارهای با مردم عزیز اصفهان گفتهام این را، بنده خودم در اصفهان شاهد بودم جلساتی را و اجتماعاتی را که معمولاً در هیچ جای کشور، از جمله مشهد خود ما نظیر آن را ما آن زمان نمیدیدیم، مال سالها قبل است؛ 50 سال، 60 سال پیش، از لحاظ گرایش مردم، توجه مردم، مجالس لاینقطع از ماه رمضان تا محرم، که ماههای عزاداری هم نبود؛ کجا؟ در تیمچههای بازار اصفهان. حالا اینها که چیزهای در واقع ابتدایی و تا حدودی سطحی است؛ دینداری مردم اصفهان را از فهرست بلند علما اصفهان میشود شناخت. حالا شما مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی را اسم آوردید؛ خب بله، ایشان ملا بزرگی بودند. اگر نگاه کنید در دوره اساتید خود آسید ابوالحسن اصفهانی (رضوان الله علیه) در اصفهان، این قدر علما بزرگ در اصفهان در سطح استاد مرحوم آسید ابوالحسن اصفهانی و میرزای نائینی که اینها همه طلبه اصفهان هستند، وجود دارد که انسان متحیر میماند که این همه عالِم را چه جوری توصیف کند؛ از خود اصفهان، از نجفآباد اصفهان، از روستاهای گوناگون اصفهان، از نقاط دیگری [مانند] خوانسار که طایفه خوانساریها که بزرگترینشان مرحوم آسید محمدهاشم و دیگران [بودند] آمدند آنجا. یعنی عظمت مردم اصفهان، دینداری مردم اصفهان را از نام این فهرست طولانی علما اصفهان میشود شناخت. اینها مال قرن 10 و 11 و مانند اینها نیست، زمان مجلسی و صفویه نیست، مال همین قرن اخیر خود ماست. این دینداری مردم اصفهان!
خب، یک نکتهای اینجا وجود دارد؛ ما چرا روی دینداری مردم اصفهان تکیه میکنیم؟ آن نکته این است که اصفهان نشان میدهد که جریان تدین و تشرع با جریان علم و صنعت و فرهنگ و تمدن و امثال اینها درهم تنیدهاند؛ نه فقط منافاتی با هم ندارند، بلکه اصلاً درهم تنیده هستند. این نمونهای از تمدن ایرانی ما است؛ تمدن ایرانی که روزگاری در قله تمدن بشری قرار داشته، از قدیم، از قبل از اسلام حتی با دین همراه بوده، با تدین همراه بوده. اینکه بعضی تلاش میکنند، سعی میکنند که پیچومهرههای مجموعه تمدن ایرانی را به زور از همدیگر باز کنند، بین دین و بین علم و صنعت و فرهنگ و هنر و مانند اینها فاصله بیندازند، این کار، هم غلط و خلاف واقع است، هم بیهوده است و امکانپذیر نیست. امروز هم بهترین جوانان ما در پیشرفتهترین مراکز علمی ما مشغول کارند؛ امروز هم اینجوری است.
در همین دوره خود ما برجستهترین استعدادهای موجود کشور ما در خدمت پیشروترین حرکتهای علمی بودند. مرحوم دکتر چمران (رضوان الله علیه) در بخشهای مربوط به علم و مانند اینها در همان دانشگاههای آمریکا که درس میخوانده، خودش برای من نقل میکرد، تا آن نقاط آخر که آمریکاییها اجازه نمیدهند دانشجو غیر آمریکایی به آنجاها برسد، ایشان پیش رفته بود؛ چه کسی بود؟ چمران؛ چمران متدین، چمران مجاهد، چمرانی که زن و بچهاش را برمیدارد از آمریکا میآورد لبنان، در خدمت مبارزه؛ بعد هم حاضر است از زن و بچهاش جدا بشود و بماند مبارزه کند و جهاد کند، که آخرش هم اجرش را میگیرد که شهادت باشد. یعنی این آمیختگی و درهمتنیدگی دین و نشانههای تمدنی در تمدن ایرانی، یک حقیقتی است، یک واقعیتی است که غیر قابل انکار است و بیخودی تلاش میکنند [که جز این را نشان بدهند].
انصافاً تلاش ملت ایران و جوانان ما و جانفشانیهایشان، مایه قوام و دوام جمهوری اسلامی شده تا امروز؛ بعد از این هم همینجور خواهد بود. اگر چنانچه این فداکاریها نبود، جمهوری اسلامی امکان حیات و ادامه حیات پیدا نمیکرد. اگر هم یک چیزی به اسم جمهوری اسلامی میماند، امکان حفظ اصول و مبانی برایش وجود نداشت؛ یک صورت بیمعنایی میشد، مثل بعضی از جاهای دیگر. در دورههای مختلف، از اول انقلاب، از مبارزات انقلابی تا پیروزی انقلاب، تا مسائل گوناگون اوایل انقلاب، تا دوران دفاع مقدس و بعد از آن تا امروز، در قضایای مختلف، این جوانان بودند که با جانفشانی خودشان توانستند نظام را حفظ کنند، قوام بدهند، دوام بدهند و انشاءالله بعد از این هم همین[طور] خواهد بود؛ کما اینکه حرکت علمی و دینی ما هم دست آنهاست.
آنچه من سفارش میکنم، در درجه اول این است که این کارهایی را که شما در این بزرگداشتها انجام میدهید، جوری انجام بدهید که اثربخش باشد. صرف ساختن کتاب کافی نیست، صرف ساختن فیلم کافی نیست؛ ممکن است یک فیلمی را زحمت بکشند بسازند، بیننده هم نداشته باشد، کسی نگاه نکند. فیلمی که کارگردانی خوب نداشته باشد، ساخت خوب نداشته باشد، مضمون خوب نداشته باشد، شیرین و زیبا نباشد، خب زحمت کشیدید، پول خرج کردید، کسی هم به این فیلم نگاه نمیکند! بروید سراغ بهترین کارگردان، بهترین سناریونویس، فیلمنامهنویس، بهترین پشتیبان و تهیهکننده؛ بروید سراغ اینها. به جای ده فیلم، دو فیلم بسازید، منتها دو فیلمی که وقتی پخش شد، همه بگویند که باز هم پخش کن؛ این خوب است. تا بتوانید شهید همت را معرفی کنید، شهید زاهدی را معرفی کنید، شهید کاظمی را معرفی کنید، شهید خرازی و ردانیپور را معرفی کنید و دیگران و دیگران. کم نیستند؛ اینقدر اسمهای شهدای برجسته اصفهان زیاد است که انسان هر چه میخواهد بگوید تمام نمیشود. این یک نکته است: دنبال اثربخشی باشید. جوری کتاب درست کنید که بعد از اینکه یک چاپش تمام شد، مشتریها بیایند چاپ دوم و چاپ سوم را بخواهند، و همینطور تا آخر و کارهای دیگری که انجام میدهید.
یک نکته دیگر این است که اثرسنجی کنید، که من این را به بعضیهای دیگر هم که از یک شهر دیگری آمده بودند تذکر دادم، یعنی وسیله رصد بگذارید؛ ببینید حالا این جوان شما بعد از آنکه این کارهای شما را دیده، رفتارش، سبک زندگیاش، لباس پوشیدنش، نماز جماعت رفتنش، هیأت رفتنش، با مسائل سیاسی روبهرو شدنش، با گذشته چه فرقی کرده. البته اینها زحمت دارد، خیلی مشکل است اما باید بشود؛ یعنی آن وقتی این کار شما یک کار واقعی مؤثر جانداری است و جهاد فیسبیلالله است که این نکات در آن حتماً رعایت بشود.
من پیشنهاد میکنم که خود واحدهای نظامی اصفهان هم در این قضیه فعال بشوند؛ حالا مثلاً واحدهای سپاه، لشکر امام حسین، لشکر نجف، یا تیپ قمر [بنی هاشم]، که حالا [البته] الان آن منطقه جزو اصفهان نیست؛ آن وقت ظاهراً به نظرم جزو اصفهان بود، یا مثلاً واحدهای ارتش، پایگاه هشتم [که] کم کار نداشته در این قضیه، مرکز توپخانه در اصفهان و بقیه مراکزی که وجود داشتند، اینها بنشینند شرح حوادث و سرگذشت دوران جنگ تحمیلیشان یا احیاناً قبل و بعد آن را بیان کنند، به چه وسیله؟ به شکل بازیهای رایانهای. امروز در دنیا بازیهای رایانهای یکی از ابزارهای انتقال پیام است؛ یعنی فقط بازی نیست. افراد بافکر مینشینند طراحی میکنند بازی جنگ بین ایران و خودشان را و جوری طراحی میکنند که وقتی جوان آمریکایی، نوجوان آمریکایی نشست پای رایانه و این بازی را تماشا کرد، احساس قدرت بکند، احساس توانایی بکند، امیدوار بشود که ما در این مبارزه پیروز خواهیم شد. مثلاً باید اینجوری حرکت کرد.
یا [بیان] حکایتهای کوتاه؛ اینکه مثلاً یک نفر یک خاطره 10 سطری نقل میکند، از چه؟ از لحظه شهادت فلان رفیقش در جبهه؛ نه این آدمی که نقل میکند آدم معروفی است، نه آن کسی که از او نقل میشود آدم معروفی است، اما این حکایت را وقتی که شما میخوانید، این جوان میخواند، در اعماق دلش اثر میگذارد؛ یعنی اینها هنرمند لازم [دارد]، اینها ورود هنرمندان را میطلبد.
به نظر من اگر این کارها انجام بگیرد و این روایت حوادث بزرگ گذشته به درستی و با هوشمندی انجام بگیرد، خیلی از مشکلات برطرف خواهد شد و کارها پیش خواهد رفت. و یاد این شهدا خودش احیاکننده و به وجود آورندهی روحیات برجسته و مجاهدتآمیز جوان امروز است. یعنی واقعاً زندگی شهید کاظمی تولیدکننده شهید حججی است؛ یعنی آن را وقتی که میخواند، این تولید میشود، این به وجود میآید. لذا بایست انشاءالله دنبال کنید. خدا موفقتان بدارد.
والسّلام علیکم و رحمة الله