۲۸
اسفند
۱۴۰۱
شماره
۵۳۱۱
حداقل به پنج دلیل نقش جریان پهلوی- رجوی در این خرابکاری نفرت انگیز محرز است.
نزدیک سه ماه است که تعدادی از مدارس دخترانه درگیر مسمومیتهای مشکوک شده است. از قم شروع شد و بعد از چند شهر حالا به تهران رسیده است.
اما پشت پرده این مسمومیت مشکوک چیست؟ هرچند پاسخ به این سوال نزد نهادهای امنیتی است، اما برای گمانه زنی کافیست برنده و بازنده این خرابکاری شبکهای بررسی شوند.
حداقل به پنج دلیل نقش جریان پهلوی- رجوی در این خرابکاری نفرت انگیز محرز است.
یکم. بیش از یک سال است جریان فحشا تلاش میکند از دختران نوجوان در مدارس یارگیری کند و البته هر بار نیز ناکام میماند. در ایام اغتشاش نیز تلاش کردند از هیجان نوجوانی مدارس دخترانه بهره بگیرند که بجز معدود مواردی دست خالی برگشتند. حتی در موضوع کشته سازیهای اخیر نیز عمده مصادیق شان دختران نوجوان بودند که بعدا نمونههای کذب آن افشا شد و بی آبرو شدند. یک نمونه از این دروغها آرمیتا عباسی.
با این مقدمه تمرکز مجدد بر مداراس دخترانه ادامه همان پروژه فرهنگی-امنیتی نیست؟
دوم. بعد از ناکامی اغتشاشات جریان مزدور غربی-عربی-عبری تلاش کردند با تنفس مصنوعی این اعتراضات را زنده نگه دارند. یک روز به برف و ترافیک متوسل شدند و یک روز آلودگی هوا و اخیرا هم تمام قوا در بازار مکاره دلار حاضرند و در واپسین روزها نیز ماجرای یوزپلنگ ایرانی را بهانه کردند.
این تنفس مصنوعی را در کنار تلاش همه جانبه برای ایجاد اغتشاش و فراخوانهای خیابانی این روزها به بهانه مسمومیتها قرار دهید.
با این توضیح آیا دور از واقعیت است که جریان مزدور پهلوی-رجوی عامل اصلی این مسمومیت باشد؟
سوم. آدمکشی به نام مریم رجوی اولین نفری بود که چند هفته قبل درحالی که هنوز مسمویتها به تهران نرسیده بود در توئیتی به پایتخت رسیدن مسمویتها را خبر و جاهلانه این پروژه دست ساز را لو داد. وی دیروز نیز در بیانیهای درخواست تجمع خیابانی داده است. با این توضیح آیا نقش این جریان تروریستی روشن نیست؟
این درحالیست که مردم ما هنوز ترور کودکان و نوجوانان مظلوم شهرهای ایران را در دهه 60 فراموش نکردهاند.
چهارم. این روزها رسانههای وابسته به شبکه ریاض-لندن، مجددا پروژه کارخودشونه را کلید زده اند. اما کافیست سابقه کارخودشونه را مرور کنیم.
نمونه آشکار آن عملیات تروریستی شاهچراغ بود. در روز روشن آدم کشتند و بعد هم گفتند کار خودشونه.
در ماجرای ایذه نیز جریان تروریستی وطنی به میان مردم رفتند و آدم کشتند و در رسانههای شان بهم تبریک گفتند؛ البته وقتی متوجه کودکی در میان کشته شدهها شدند به طمع تبلیغات جعلی تبریک شان را پس گرفتند و گفتند کار خودشونه.
همه اینها به کنار؛ حداقل 40 کشته سازی دروغین راه انداختند که عمده آنها یا زنده بودند یا توسط نزدیکان شان مشخص شد به مرگ طبیعی یا حوادثی غیر اغتشاشات مردهاند.
جمعی از اینها نیز مثل مهسا موگوئی، مینو مجیدی، حنانه کیا،فرشته احمدی واسماعیل مولودی نیز مشخص شد توسط ضدانقلاب کشته شدند و باز گفتند کار خودشونه.
آیا از سابقه چنین جریان کذابی بعید نیست که اینبار نیز پروژه کارخودشونه را روی همین خرابکاری شبکهای سوار کرده باشند؟
پنجم. ربع پهلوی خائن که چند دهه است با پول دزدی و به سرقت رفته از مردم ایران در غرب نفس میکشد، در مصاحبهای صریحا اعلام کرد باید ایران تحت تحریمهای سهمگین اقتصادی و مضاعف قرار بگیرد تا مقدمه اعتراض مردم شود. همین حرف را پیشتر مسیح علی نژاد مطرح کرده بود. جریان شیادی که برای یارگیری حاضر است زندگی مردم سخت و سختتر شود آیا بعید است با هدف ایجاد اعتراض و یارگیری، عامل مسمومیت در مدارس دخترانه باشد؟
تا اینجا مشخص شد چه جریانی از این خراباکاری مشمئز کننده منتفع میشوند. اما سوی دیگر این میدان کیست؟
جمهوری اسلامی. کشوری که امروز 60 درصد دانشجویان ان دخترند و یک سوم هیأت علمی دانشگاههای آن را بانوان تشکیل میدهند. از جایگاه زنان در ورزش و پیشرفتهای علمی و شغلی و مناصب مدیریتی و غیره نیز بگذریم. آیا چنین کشوری میتواند مخالف مدرسه رفتن دختران باشد؟
با این توضیح بدون شک اولین متهم این خرابکاری شبکهای جریان وطن فروش و تجزیه طلب پهلوی- رجوی است و اگر هرگونه گروه و دسته جاهلی و مرتجعی نیز در داخل پیدا و مقصر اعلام شوند، مستقیم و غیرمستقیم وابسته و تحت نفوذ همین جریان خبیث است.
بر این اساس لازم است هرچه سریعتر بجای وزارت بهداشت، خبررسانی و هدایت افکار عمومی توسط نهادهای امنیتی و انتظامی صورت گیرد.