۲۷
اسفند
۱۴۰۲
شماره
۵۵۸۱
عناوین صفحه
هگمتانه، گروه کودکانه: حکمت علمی است که میتوان با آن هم در حیطه اندیشه و هم در حیطه عمل به واقع و حق نایل شد. عقل نهادی با علم میبالد و از این رو قرار دادن انسان در مسیری که در آن به علمی راست بین (حکمت) دست یابد به منزله شیوهای برای تربیت عقلانی اوست.
قرآن بدایت این مسیر را مواجهه حسی با جهان میداند و لذا در نگاشتن علم بر لوح ذهن، نخست از گوش و چشم سخن میگوید(...اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا و جعل لکم السمع و الابصار...)(نحل:78) خداوند که خود معلم اول بشر است در مقام تعلیم کار را از مواجهه حسی انسان با جهان آغاز میکند. نمونه بارز این مساله در داستان دو فرزند آدم طرح شده است(علامه طباطبایی: آیه مربوط به این واقعه، از حیث دلالت بر نقش مقدم مواجهه حسی در کسب علم آیهای بی نظیر در تمام قرآن است).
هنگامی که یکی از فرزندان آدم دیگری را کشت، نمیدانست با جسد چه کند و چگونه آن را مخفی بدارد. خداوند کلاغی را برانگیخت تا در پیشاروی او طعمه خود را در زمین پنهان سازد:
پس خدا کلاغی را برانگیخت تا زمین را به چنگال گود کند تا به او بنماید که چگونه بدن مرده برادر را زیر خاک پنهان سازد. با خود گفت: وای بر من آیا من عاجز از آن هستم که مانند این کلاغ باشم تا جسد برادر را زیر خاک پنهان کنم.(مائده:31)
این مواجهه حسی فکر او را دامن زد تا بیندیشد و به مقصود خود راه یابد. با توجه به این آیه و نظایر آن آشکار میشود که «علوم نظری انسان یعنی علم به خواص اشیا و آنچه از معارف عقلی در پی آن میآید، همه از حسی آغاز میشود.»(المیزان، ذیل آیه 31 سوره مائده) از این رو اگر کسی فاقد حسی از حواس باشد، همه علوم مربوط به آن حس اعم از علوم تصوری، تصدیقی، بدیهی و نظری را نیز فاقد خواهد بود.(هدایت در قرآن، عبدالله جوادی آملی، ص99) بر این اساس قرآن آدمی را دعوت به مواجهه حسی با هستی کرده است.
*بخشی از کتاب نگاهی دوباره به تربیت اسلامی نوشته دکتر خسرو باقری