۲۷
اسفند
۱۴۰۲
شماره
۵۵۸۱
عناوین صفحه
هگمتانه، گروه کتاب - اعظم مهری: وقتی کتابم را برایشان ارسال میکردم فکر نمیکردم، مورد توجه حضرت آقا قرار بگیرد، اما ایشان با همان توجه و لطف بی نهایتی که به ادبیات و اهالی ادب دارند، نامه ام را پاسخ فرمودند و این وصف نشدنیترین احساسی بود که تا کنون داشته ام.
هگمتانه سرویس کتاب- کتاب «روزگاری که در نوجوانی گذشت» شامل اشعاری از محمد سینا برنده شاعر و نویسنده نوجوان همدانی است، کتابی که به نگاه مهربان دوست متبرک شد. «روزگاری که در نوجوانی گذشت» در ابتدای سال 1400 توسط انتشارات فکر و ایده همدان با تیراژ 500جلد منتشر شد. این کتاب در دو فصل، تضمینها و غزلیات شاعر را در بر میگیرد و مشتمل بر 40غزل با مضامین عاشقانه و اجتماعی است. در بخش تضمینها ابیاتی از بهترین شاعران انتخاب و تضمین شده است. در بخش غزلیات نیز اشعاری از برنده در قالب غزل آورده شده است. ویراستاری این کتاب بر عهده شهلا تهذیبی، فاطمه حجه فروش، وجیهه کبیر و محمد دری صفت بوده است. مقام معظم رهبری چندی پیش با صدور نامه و اهدا هدیهای ارزشمند از شعر و کتاب محمد سینا برنده تقدیر فرمودند. در متن این نامه آمده است: ضمن سپاس از ابراز محبت شما و ارسال شعر و کتاب شعر، از خداوند متعال برای شما آینده سازان ایران اسلامی آرزوی موفقیت و سرافرازی مینماییم.
معرفی
محمد سینا برنده در آبان 1385 در همدان متولد شد. او از کودکی به نوشتن علاقه داشت و کم کم وارد وادی شعر و ادبیات شد. برنده در انجمنهای ادبی بسیاری فعالیت داشته و با سن کمی که دارد کارنامهای درخشان در حوزه ادبیات از خود ارائه کرده است.
وی تا کنون موفق به دریافت رتبه برتر شعر در خلاصه برداری از کتاب ادبی حاج جلال، رتبه اول در رشته شعر در چندین سال متعدد در آموزش و پرورش، رتبه اول استانی جشنواره نوجوان ادبیات خوارزمی در 3سال تحصیلی، رتبه برتر شعر اداره کل کتابخانههای عمومی استان همدان، رتبه برتر شعر در جشنواره بسیج هنرمندان در چندین دوره، رتبه برتر شعر در حوزه هنری استان همدان در چندین دوره و رتبه نخست استانی آزمایشگاه جشنواره نوجوان خوارزمی شده است. وی مؤسس و دبیر انجمن ادبی اندیشه و سخن مجتمع فرهنگی آموزشی علمی است. آثار و اشعار برنده علاوه بر کتابش در روزنامه ها، مجلات و کتابهای دسته جمعی شعر منتشر شده است. او همچنین مسؤول چاپ کتاب و ویراستار ادبی کتاب بر بالهای خیال اثر وجیهه کبیر است.
گروه کتاب روزنامه هگمتانه با این شاعر، نویسنده و پژوهشگر نوجوان همدانی به گفت و گو نشسته است که در ادامه میخوانید.
آقای برنده در ابتدا از نحوه ورودتان به وادی ادبیات بگویید و بفرمایید برای رسیدن به این جایگاه چه مسیری را طی کرده اید؟
حدودا 10 ساله بودم که در پایه پنجم دبستان با دبیری خوش ذوق آشنا شدم، در آن زمان در حیطه نویسندگی کار میکردم، خانم شهلا تهذیبی مرا راهنمایی کردند تا فعالیتهای ادبی خود را گسترش دهم، کم کم در انجمنهای ادبی شرکت کردم. انجمن حوزه هنری اولین انجمنی بود که به عضویت آن درآمدم، بعدها در انجمنهای آوینی، رضوی و کتابخانههای استان همدان نیز حضور یافتم.
این انجمنها مرا به سمت رادیو و تلویزیون سوق داد و در برنامه پرنیان چندین بار در رادیو همدان شعرخوانی داشتم و با خانم آخوندی برنامه ضبط کردیم.
اوایل سال 1400 بود که کتاب شعرم به نام «روزگاری که در نوجوانی گذشت» به چاپ رسید. در این کتاب حدود 20 غزل تضمین از شاعران دیگر و 20 غزل از خودم منتشر شده است.
سفر نوشتن ماجرایی که هر کسی در درونش میتواند تجربه کند
سفر نوشتن ماجرایی است که هر کسی در درونش میتواند تجربه کند،به نظر من انشایی که در مدرسه مینویسیم و خیلیها را به سمت خودش میکشد و علاقمند میکند، اگر توسط مربی و دبیری دلسوز جدی گرفته شود میتواند پرورش یابد.
مادر همه درسها ادبیات است و ادبیات از نوشتن سرچشمه میگیرد. به نظرم باید به نگارش بیشتر از ریاضی اهمیت داد، زیرا پایه همه درسهاست و حتی اگر ضعیف باشد باعث ضعف دیگر دروس میشود.
ما نوشتن را در درون خود احساس میکنیم و بی شک کلامی که شیوا ادا شود به دل مخاطب مینشیند. اما نوشتن دو نوع دارد، یکی زمانی که برای دل خودمان مینویسیم و اگر ایرادی هم در نوشته ما هست برای خودمان است، و دیگری نوشته ایست که برای اجتماع مینویسیم و در جامعه دیده میشود. که دراین صورت باید نویسنده به درک درستی از جامعه و مردمش رسیده باشد و با سفر و کنکاش شناخت خوبی به دست آورده باشد. این نوع نوشتن باید بتواند سطح جامعه را ارتقا دهد و هم نویسنده و هم مخاطب را راضی نگه دارد.
نوشتن از ذهن سرچشمه میگیرد و اگر ذهن پویا، فعال و با نشاط باشد به نویسنده کمک زیادی میکند.
کتاب شعر شما مورد توجه حضرت آقا قرار گرفته است، به عنوان یک شاعر جوان هنگام دریافت نامه و هدیه ایشان چه احساسی داشتید؟
هر ساله دیدار شعرا با مقام معظم رهبری برگزار میشود و من در این 5سال که شعرسرایی میکنم همواره آرزو داشته ام که در حضور رهبری شعر بخوانم. البته میدانم که برای رفتن به چنین مجلسی شاعر باید شناخته شده باشد و در چندین جشنواره بین المللی و کشوری حائز رتبههای برتر شده باشد. اما همیشه در این سالها این آرزو را داشته ام و تا الان اتفاق نیفتاده است.
به همین دلیل نامهای به مقام معظم رهبری نوشتم و همراه با کتاب شعرم از طریق آقای مجید عسگری مدیر مجتمع فرهنگی آموزشی علمی به مؤسسه شهید آیتا... مدنی تقدیم کردم تا برای ایشان ارسال شود.
بعد از حدود20 روز پستچی برایم بستهای آورد که نامه و پاسخ مقام معظم رهبری به همراه سجادهای که برایم بسیار باارزش است در آن قرار داشت.
روز ولادت امام حسن مجتبی(ع) شعری در وصف ایشان و رشادت حضرت ابوالفضل (ع) سرودم و هر دو را به محضر ایشان رساندم و فکر نمیکردم که از سوی چنین شخص بزرگی پاسخ دریافت کنم و اشعارم مورد توجه ایشان قرار بگیرد اما ایشان با همان توجه و لطف بی نهایتی که به ادبیات و اهالی ادب دارند، نامه ام را پاسخ فرمودند و این وصف نشدنیترین احساسی بود که تا کنون داشته ام.
امیدوارم هرکسی که آرزوی رسیدن به محضر ایشان در جلسات شعرخوانی را دارد به آرزویش برسد چون سه سال است که دیدارها به دلیل شیوع کرونا لغو شده و ان شالله دوباره سربگیرد.
در این سالها از محضر چه اساتیدی بهره گرفتید؟
ما در ادبیات انقلاب اسلامی نویسندگانی داریم که باید به آنها ببالیم؛ از اساتید شهر همدان تا اساتید مطرح کشوری که من در انجمنهای ادبی همدان و همچنین در سفرهایی که به انجمنهای ادبی و حوزه هنری تهران داشتم با اساتید بزرگی آشنا شدم و از محضر آنها بهره بردم.
خانم دکتر فاطمه حجه فروش، خانم دکتر فاطمه بامداد، استاد محمد دری صفت، استاد وجیهه کبیر، استاد علی محمد مودب، استاد فاضل نظری، استاد ناصر فیض، استاد مرتضی امیری اسفندقه، استاد مصطفی رحماندوست، استاد جواد محقق، آقای دکتر حجت یحیوی، خانم دکتر فاطمه لشکری و استاد کمال شفیعی از اساتیدی هستند که در این سالها از محضرشان استفاده کرده ام.
در چه قالبهایی شعر میسرایید؟
مجموعه ی زیبایی در شعر نهفته است و چون شعر کلاسیک از وزن خاصی برخوردار است زیباتر جلوه میکند. من نیز در قالبهای دوبیتی، رباعی، غزل و مثنوی بیشتر کار میکنم.
شما در جایگاه یک نوجوان و شاعر و کسی که در حوزه ادبیات فعالیت میکند، چه راهکارهایی برای جذب جوانان به سمت ادبیات، کتابخوانی و مطالعه پیشنهاد میدهید؟
فضای مجازی در این دوره خیلی روی جوانها کار میکند و تأثیر خودش را هم تا امروز گذاشته است و رغبت جوانان به این رسانه انکارناپذیر است. فضای مجازی میتواند بسیاری از اندیشهها را اشاعه دهد و از این ظرفیت باید برای جذب جوانان به سمت ادبیات و هنر استفاده کرد. در این زمینه دو مساله وجود دارد، اول تغییر جهت توسط خود فرد است که بسیار مهم است و جوان باید سعی کند خودش به سمت هنر برود.
همچنین روسا و وزرا و مسؤولین فرهنگی باید درحوزه ادبیات و هنر، فضایی ایجاد کنند که برای جوانها جذاب باشد و زمینه را برای رشد و پیشرفت فراهم آورد. برپایی جشنوارههای ادبی و هنری مختلف نیز میتواند راهکار مناسبی در این خصوص باشد. رهبر ما میفرمایند شعر و ادبیات یک ثروت ملی و گنج ماندگار است و ما هم باید این رهنمودها را سرلوحه کار خود قرار دهیم.
ادبیات، مادر همه هنرهاست. یک خوشنویس در بسیاری از آثارش از اشعار شاعران بزرگ استفاده میکند. یک خواننده نیز از شعر بهره میگیرد و...
ما به کسانی که در زمینه هنر فعالیت میکنند نیاز داریم، در زمینههای هنری باید از جوانها بهره گرفته شود. جوانها باید ادبیات را لمس کنند و سبکها و شاعران مختلف آن را بشناسند، ما مثلا در ادبیات آیینی، استاد سازگار را داریم، در ادبیات عاشقانه استاد فاضل نظری و بسیاری دیگر از هنرمندان. هنر میتواند همچون شمعی در وجود هر کس روشن شود.
ضرورت تولید کتابهای صوتی و گسترش کتابخانههای مدارس برای ترویج کتابخوانی
تولید کتابهای صوتی نیز راهکار خوبی برای ایجاد انس بین جوانان و کتاب به شمار میرود. همچنین باید کتابها را در کتابخانهها فراوان کرد تا کتاب هرچه بیشتر در اختیار علاقمندان قرار گیرد. مثلا در مدرسه ما حدود 5هزار جلد کتاب وجود دارد که سهم قابل توجهی به برقراری ارتباط بین دانشآموزان و کتابخوانی داشته است. مطمئنا اگر کتابخانههای مدارس گسترش یابد میتواند تأثیر بسزایی در این خصوص داشته باشد.
آشنایی جوانان با کتابهایی که درباره شهدا نوشته میشود نیز میتواند در این عرصه مؤثر باشد. کار خوبی که با روایت گری نویسندگانی مانند خانم ضرابی زاده و آقای حسام انجام میشود بسیار ارزشمند است و وقتی زندگی هر شهیدی تبدیل به کتاب میشود، میتواند هم جوانان را با هنر نوشتن آشنا کند و هم با سبک زندگی شهدا.
جایگاه همدان را از نظر ادبی چگونه میبینید، آیا فضای ادبی همدان برای رشد و پرورش استعدادهای ادبی ما مناسب است؟
همدان از لحاظ ظرفیت ادبی شهر خوبی است ولی چون همه چیز نسبی است، ما در مقایسه با شهرهایی مثل تهران، شیراز، اصفهان و... جای زیادی برای پیشرفت داریم. تا الان همدان خوب پیشرفت کرده است اما مسؤولان فرهنگ و هنر ما مانند مدیر کل کتابخانههای استان، مدیر کل فرهنگ و ارشاد استان، رئیس حوزه هنری میتوانند با کار در این عرصه از ظرفیت بالای همدان بهره بگیرند، چون با وجود این ظرفیت، ما در اجرا کمی ضعیف هستیم. مسؤولین باید دستشان را در دست مردم بگذارند و از مردم کمک بگیرند.
آقا میفرمایند که دشمن در زمینه تحریف خیلی فعالیت دارد. اگر جریان تحریف از بین برود، تحریم هم از بین میرود. پس ما هم باید از فرهنگ و هنر غنی ایران حمایت کنیم.
از 10شاعر مطرح جهان، 5شاعر ایرانی است؛ حافظ، سعدی، مولانا، فردوسی و نظامی که هر کدامشان سبک خاص خودشان را دارند و تعالیمشان هنوز هم به کار میآید. آنها فراتر از زمان خودشان صحبت کرده اند و ما هنوز هم وقتی شعر حافظ را میخوانیم احساس میکنیم که او در زمان ما زندگی میکند و اشعارش جدید است.
برای هم سن و سالهای خودتان که علاقمند به شعر و ادبیات هستند چه توصیههایی دارید و چگونه آنها را برای شروع کار راهنمایی میکنید؟
نویسندگی را میتوان با کلاسهای آموزشی یاد داد اما شعر چیزی نیست که با کلاسهای متعدد بتوان آن را آموزش داد. نظم یک چیز درونی است و شاعر باید وزن را درون خود پیدا کند و فرآیند شیرین و دشواری را به همراه دارد. در کلاسهای آموزشی هم اساتید از غریضه فرد استفاده میکنند، و شروع کار با آموزش عروض و قافیه، همیشه هنرجو را دلزده میکند. غریضه باید در فرد پیدا شود و استاد آن را پرورش دهد.
من حدود سه سال است که مسؤول انجن شعر و ادب پـژوهش سرای پروفسور حسابی آموزش و پرورش هستم و با دیگر اساتید تعالیمی را که یاد گرفته ام به دانشآموزان آموزش میدهیم.ذوق و استعداد دانشآموزان در یادگیری ادبیات و شعر به خصوص شعر نیمایی برایم بسیار قابل توجه است.
در کتاب مثنوی معنوی مولانا 60 وزن وجود دارد که 40وزن آن را خودش اختراع کرده است. حالا خیلیها ممکن است بگویند مگر ما میتوانیم به جایگاه چنین شاعران بزرگی دست یابیم؟ اما به نظر من هر فردی میتواند و اگر تلاش کند با بهره گیری از کلام میتواند مخترع و مبدع باشد. ما باید صحبتهای اساتید را گوش کنیم، به نقدها توجه کنیم و بدانیم که چیزی کم نداریم. اگر شاعران و ادبا در گذشته با آن شرایط توانسته اند حتما ما هم با این همه فناوری، تکنولوژی و دست یابی به فضای مجازی و... میتوانیم به جایگاه مطلوبمان دست یابیم. نباید راه را بست، باید راه را آزاد گذاشت و پرواز کرد، بی شک همه ما اگر بخواهیم و همت کنیم، میتوانیم در آینده ایران فردی شویم که همه به آن ببالند.
سخن پایانی
در پایان از روزنامه هگمتانه و شما تشکر میکنم که با توصیهها و انگیزههایی که دادید باعث شدید به ادامه مسیر دلگرمتر شوم. همچنین از اساتیدم، رسانهها و صدا و سیما که با راهنماییهای خوبشان مرا یاری کردند تشکر میکنم. و تشکر ویژهای دارم از پدر و مادر عزیزم که بسیار قدردان محبت هایشان هستم زیرا با زحماتشان مرا در مسیری که آرزو داشتم قرار دادند و همیشه حمایتم کرده اند.