|
هگمتانه، گروه رفیق شهیدم: شهید علیرضا برچلویی از چهرههای درخشان و افتخارآفرین دوران انقلاب اسلامی بود؛ انسانی که علیرغم نداشتن پدر و مواجهه با سختیهای زندگی، با تلاش خستگیناپذیر و پشتکار مثالزدنی مسیر علم و معنویت را پیمود. او نوجوانی درسخوان، متواضع و اندیشمند بود که روحی سرشار از ایمان و ارادهای انقلابی داشت. علیرضا از همان سالهای جوانی دل در گرو آرمانهای امام خمینی (ره) نهاد و با همه وجود در راه تحقق فرمانهای آن رهبر الهی کوشید. ایمان، تعهد و عشق به وطن در وجودش چنان ریشه دوانده بود که هیچ مانعی او را از حرکت در مسیر حق باز نمیداشت. زندگی شهید برچلویی، نمونهای روشن از قدرت ایمان و نقش تربیت معنوی در رشد انسانهایی است که با اخلاق و مقاومت، تاریخ امت اسلامی را جاودانه ساختند.
روح و اندیشه انقلابی جوان 20 ساله برادر شهید علیرضا برچلویی در گفتوگو با خبرنگار هگمتانه صحبتهای خود را آغاز و از برادر شهیدش اینگونه روایت میکند: با دورد به روان پاک امام خمینی (ره) و تمامی شهیدان انقلاب و مدافع حرم و شهدای امنیت و سلامت و خدمت و آروزی تعجیل در فرج آقا امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه شریف) و سلامتی رهبر عزیزمان امام خامنهای و تمامی خدمتگزاران به نظام جمهوری اسلامی ایران و پیروزی جبهه مقاومت به کفر جهانی، برادرم علیرضا برچلویی در سال 1344 در خانوادهای مذهبی و زحمتکش بدنیا آمد و پا به این جهان خاکی گذاشت. حمید سپهری اظهار کرد: نام پدر عزیزشان صفر علی و نام مادر عزیزشان اقدس بود. پدر با رانندگی در روی تراکتور برای اهل محل کار میکرد و در زمینهای کشاورزی و غیره برای خانواده نان حلال در میآورد. مردم، علاقه خاصی به ایشان داشتند. خوش اخلاق و مردمدار بودند و با همه ارتباط داشتند و سعی میکردند که به امورات مردم رسیدگی کنند. وی افزود: علیرضا دو سال بیشتر نداشت که قضا و قدر الهی سایه پر مهر و محبت پدر را از ایشان گرفت. مادر به همراه علیرضا و خواهر شش ساله اش مجبور شد که به خانه پدرش نقل مکان نماید. وی ادامه داد: علیرضا در9 سالگی به خانه پدربزرگ مادریش در صالح آباد مراجعت نمود و در نزد آنان زندگی میکرد.
کمک به معیشت خانواده برادر شهید همچنین گفت: علیرضا با هوش سرشار و ذهن تیز خدادادی به تحصیل ادامه داد و بصورت جهشی دوران ابتدایی را طی کرد و وارد کلاسهای راهنمایی شد. علیرضای عزیز برای تأمین مخارج تحصیل و کمک به معیشت خانواده و سهیم بودن در آن، تابستانها به کار مشغول میشد و از اینکه سهمی در آن شرایط سخت زندگی دارد، خوشحال بود. سپهری افزود: پدر بزرگش، علی حسین پیر بود و از اینکه نوههایش بزرگ میشدند بسیار خوشحال بود. مادر بزرگ علیرضا، بسیار مهربان و خوش اخلاق بود و در رفع مشکلات و بیماریهای آن زمان که اکثرا از راه داروهای گیاهی انجام می گرفت، سابقه بالایی داشت و بدون هیچ چشم داشتی برای مردم پیشقدم بود. مادر بزرگ علیرضا به همراه مادر گرامی شهید امین الله صیدلی که فامیل و همسایه بودند نقش زیادی در تأمین هزینه زندگی داشتند و شبانه روز برای تأمین مخارج زندگی تلاش میکردند، به طوری که با بافتن سریع فرش آن را فروخته و مجدداً قالی دیگری را برای بافتن بر روی دار قالی آماده میکردند تا از این طریق در تأمین مایحتاج زندگی نقش ویژهای داشته باشند. وی افزود: مادر بزرگ علیرضا در ادامه تحصیل وی از راه بافتن فرش و فروش آن، به رشد و شکوفایی علیرضا و خواهرش کمک میکرد.
علیرضای درسخوان و خوشاخلاق برادر شهید ادامه داد: روزی به علیرضا از طرف مدرسه گفته بودند که باید پدرت به دفتر مدرسه بیاید، لذا علیرضا با موتور سیکلت دوستانش، پدر بزرگ را به مدرسه میبرد. مدیر مدرسه میگوید: "پدر جان ما گفتیم پدر دانشآموز نه اینکه پدر بزرگ ایشان." گفته بودند کمی صبر کنید و مقداری آب برایم بیاورید تا برایتان بگویم. مدیر و معلم که تعجب کرده بودند، پدربزرگ به آنها میگوید: "پدر علیرضا در دو سالگی به رحمت خدا رفته و ما سرپرستی او را به عهده داریم". مدیر و معلم می گویند: " تا امروز ما نمیدانستیم که علیرضا یتیم است و سایه پدر بر سرش نیست. طوری رفتار و برخورد میکند که انگار پدر بالای سر اوست و جزو دانشآموز ممتاز است." مدیر میگوید: " دعوت ما از پدرش بخاطر تشکر و قدردانی از شما بوده است که چنین فرزند با ادب و درسخوان و خوش اخلاق دارید. " وی همچنین گفت: دایی بزرگ علیرضا بخاطر هوش بالای او و همینطور درسخوان بودنش به او لقب فیلسوف، داده بود. دردورهای که درصالحآباد زندگی میکرد تحت مراقبت و تربیت داییام جعفر مرادی قرار داشت که دایی هم حدود سه ماه بعد از داداش شهید شد. برادر شهید افزود: روزی مادر یکی از همکلاسیهای علیرضا از او میخواهد که برای خواندن درس و کمک به هم به منزل آنها برود و این بانو مانند یک مادر مهربان به هر دو محبت میکرد و علیرضا همیشه از محبت آنها را تعریف میکرد.
فعالیتهای انقلابی شهید علیرضا برچلویی حمید سپهری در ادامه از فعالیتهای انقلابی برادرش گفت: علیرضا که تحصیلش همزمان با انقلاب اسلامی ایران بود، در راهپیماییها و غیره شرکت میکرد و روح و اندیشه خود را در مسیر آرمان انقلاب اسلامی قرار میداد. وی افزود: علیرضا در مورد انقلاب و نقش امام (ره) و آرمانهای آن با هیچ کسی تعارف نداشت و پای آن میایستاد و بهترین آن ادامه تحصیل و روشنگری برای انقلاب بود. سپهری ادامه داد: دوران تحصیل در دبیرستان با شروع جنگ تحمیلی همراه بود. در دبیرستان هم از لحاظ تحصیل در رشته تجربی جزء دانشآموزان ممتاز بود. در فراغت از تحصیل خصوصاً تابستانها با پوشیدن لباس مقدس بسیج و رزم وارد جبههها ی حق علیه باطل شد، دو بار در جبههها به همراه آقایان جعفر منصوری و ذبیحالله شکری و دوستان دیگر افتخار حضور در جبهه حق علیه باطل را داشتند. برادرم با دوتن از همکلاسیها با هم در سنگر کمین به درجه شهادت نایل شدند. آن دو نفر وجیهالله یوسفی و حمیدرضا نجفی بودند. روحشان شاد و یادشان گرامی باد
|