هگمتانه، گروه خبر همدان: دلم هوای بهار را کرده است، هوای آن طراوت بیهمتایش را، آن سرانگشتان جادویی و کرشمههای جوانهوارش را. این روزهای آخر سال چه زود میگذرند... انگار روزگار هم دلتنگ بهار است و دیگر تاب ماندن ندارد. به گزارش هگمتانه، اسفند چنان تازان و شتابان میرود که گویی خوابی و خیالی است... رویایی دور از پایان ظلمت شب و انتهای جولان سرما. دل اسفند همچون دل کودک نوپایی است که شوق دویدن دارد، شوق پوشیدن کفشهای تازه، قدمهای لرزانش چنان بیهوا میگذرند که گویی زمین ابری بازیگوش است به زیر گامهایش. زمینی که رخت نو پوشیده، رخت خوابی خوش و زمان به مهر میتراود بر جانش تا برخیزد دوباره، تا باز شکوفه کند، جوانه زند، بیدار شود و سربرآورد به حیاتی دوباره. این روزهای اسفند، پر است از شور دویدن و شوق رسیدن، پر است از تلاطم دل بیقرار و کوچههای پرهیاهو... گذرهای شلوغ و پنجرههای گشوده، قیل و قال بازارچهها و خیابانها و تکاپوی شورانگیز زندگی. تکاپوی ماهیهای سرخ در تنگهای بلورین آب، تکاپوی جوانههای سربرآورده از دانههای گندم. اسفند پر است از ترشی گس سماق و عطر خوش سیر تازه، از شرم سرخ گونههای سیب و شوق رنگکردن تخممرغهای هفتسین. و اینک شهر مرا خیال بهار است، خیال نوروزی دیگر، خیال جوانههایی تازه. هر کوچه و گذر و خیابانش پر است از آدمهایی که از پس روزهای سرد و شبهای طولانی در شوق شکوفههای صبح، زندگی را با امید گره میزنند... سبزه میریزند، رخت نو میخرند، دوده میگیرند از خانههایشان و دل میبرند از اسفند مهربان. آدمهایی که به شوق دیدار هم، خانههایشان را به ترانه سلام آذین میبندند، سفره میاندازند، هفتسین میچینند، عیدی میدهند و غزل میخوانند به شکرانه سالی نو. سالی که باز میآید تا امید زنده بماند، تا از پس شبهای طولانی صبحی دیگر فرار رسد، تا باز خورشید بتابد بر جان جهان و مهر زنده شود به طلوعی دیگر. تا نور، خواب و خیال همه خانهها شود، تا باز نوروز فرا رسد و آغاز شود شور زندگی. بهار میآید تا دستان مهربانی خالی نمانند، تا دلها در سکوت تنهایی ویرانه نشوند، بهار میآید تا اندوه، مهمان هیچ خانهای نباشد، کینه از واژهها رخت بربندد و آسمان دوباره ببارد به مهر. بهار میآید و من خوب میدانم که تو در انتظارش هستی تا باز دلت را آب و جارو کنی در بگشایی، شعر بسرایی، آب و دانه دهی گنجشکهای حیاط را، در آغوشکشی کودک خسته از کار را، ترانه همدلی بخوانی، مهر بیفشانی، سری به خانه مادربزرگ زنی، حال دل آبنباتهای برق چشمان کودک عید را بپرسی، بوسهزنی بر گونههای چروکیده پدربزرگ، امید دل خانههای خاموش شوی، شکوفه کنی بر هر شاخه، ابر شوی، خورشید شوی و بهار را مهمان کنی به دل عاشقانههایت. آی پرنده اسفند! پر بگیر که اینجا آدمها در انتظار بهارند. نوروز در قاب کلام شما نوروز حس خوبی دارد، همه چیز نو و تازه است و فصلی جدید شروع میشود. زندگی با شور و حال بهار گره میخورد و این اشتیاق به همه ما هم منتقل میشود. ماهان خوانسار 16ساله. بهار زندگی دوبارهای است هم برای ما و هم برای طبیعت که ما میتوانیم در آن تصمیمهای خوبی بگیریم، و در کنار خانوادهمان زندگی خوبی داشته باشیم و سال جدید را با این تصمیمها و این حال خوش شروع کنیم. معصوم پاشاپور 45ساله بهار فصل خوبی است. یکی از خوبیهایش هم این است که وقتی عید میشود هرچند که الان دلها گرفته است و رفت و آمدها کم شده ولی به خاطر بهار و عید نوروز و سال جدید هم که شده اقوام همدیگر را میبینند و تجدید دیداری میشود. خانم 57ساله بهار بهارهای قدیم بود. بهار فصل زنده شدن طبیعت است اگر مردم بگذارند و آشغال و پلاستیک در طبیعت نریزند و محیط زیست را آلوده نکنند. رضا خیریان60ساله عید نوروز یادگاری از همه خاطرات خوش است. خاطراتی که از کودکی تا به حال برایمان باقی مانده و تا همیشه در ذهنمان خواهد بود. یاد دورهم جمع شدنها، عیدی گرفتنها، دیدار اقوام و دوستان و آشنایان. سمانه صانعی 23ساله بهار همیشه پر از طراوت و زیبایی است. دلنشین است چون همه چیز در بهار تازه و جوان است. طبیعت پر میشود از سبزه و گل و شکوفه و گیاهانی که تازه رشد کردهاند و همین دنیای ما را زیبا میکند. عقیق همراهیان 22ساله عید نوروز خیلی عید خوب و قشنگی است، چون با بهار شروع میشود و بهار هم زیباترین فصل سال است. همه عید را کنار هم جشن میگیرند و این بهترین هدیه نوروز است، اینکه کنار هم هستیم و با هم در خوشی شروع سال جدید جشن میگیریم. مهران ترابی 38ساله بهار را دوست دارم چون اول بهار عید نوروز است و ما عیدی میگیریم و به مهمانی میرویم و مهمان به خانهمان میآید. خوراکیهای خوشمزه میخوریم و شکلات و شیرینی همه جا هست. غزل 7ساله
|