کد خبر : 44830
تاریخ : 1401/10/11
گروه خبری : خبر همدان

فقر شهری و پاسخ زبان‌ شهر

در نوشتار قبل پیرو سلسله نوشتارهای پاسخ زبان‌شهر (مارپیچ مدیریت شهری، بازار، جامعه و دانشگاه) به ظرفیت‌ها و چالش‌های شهری، به موضوع حمل‌ونقل شهری پرداختیم و اشاره شد که با استفاده از تدوین برنامه‌ای منسجم و با رویکردی مشخص چون گردشگری، زبان‌شهر چه نگرشی به سیستم حمل‌ونقلی شهر دارد و چگونه به هر یک از ابعاد برنامه تدوینی چون اقتصادی و حمل‌ونقلی و غیره (که در نوشتارهای آتی شرح داده خواهد شد) جهت می‌دهد در همین راستا نوشتار قبل نشان داد که جهت‌دهی زبان‌شهر (با تأکید بر رویکرد گردشگری) به سیستم حمل‌ونقلی شهر و استفاده از سه شاخص و معرفی راهبردهای خاص چگونه می‌تواند رقم خورد. در این نوشتار به موضوعی بسیار حیاتی‌تر اشاره خواهیم کرد، موضوعی که روزبه‌روز بحرانی‌تر می‌گردد و متأسفانه هیچ جایگاهی در بین تصمیمات و موضوعاتی که در سیستم مدیریت شهری مطرح می‌گردد ندارد، درصورتی‌که بخش کثیری از مشکلات و چالش‌های شهری ما از آن برساخته شده‌اند و این موضوع مهم «فقر» است که امروز دایره آن بسیار گسترده‌تر از ده سال گذشته است و اگر نگاه ده‌ساله را کنار گذاریم، دایره‌ای بزرگ‌تر را حتی نسبت به یک سال قبل مشاهده خواهیم کرد.
بر اساس گزارش وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در پایش فقر جامعه ایران در سال 1399 برآوردها نشــان می‌دهد که خط فقر در ســال 1399 نســبت به ســال 1398 رشدی 38 درصدی داشته و به عدد 1 میلیون و 254 هزار تومان ســرانه در ماه رســیده که بر این اســاس خط فقر یک خانوار ســه و چهارنفره به ترتیب 2 میلیون و 758 و 3 میلیون و 385 هزار تومان خواهد بود. نرخ فقر در ســال 1398 به حدود 32 درصد رســیده که بالاترین نرخ طی ده ســال گذشــته اســت. نرخ تورم بالا به‌خصوص از ســال 1397، رکود اقتصادی و کاهش پیوســته درآمد ملی ســرانه باعث شــده اســت تا خانواده‌های ایرانی به‌طور مکرر طی ده سال گذشته با کاهش رفاه مواجه بوده و درنهایت در سال 1398 در حدود 5.26 میلیون نفر ایرانی زیرخط فقر قرار گیرند، به‌عبارت‌دیگر با رشد شدید خط فقر طی سال‌های 1397 و 1398، نرخ فقر از 22 درصد در سال 1396 به 32 درصد در سال 1398 رسیده است.

روند نرخ فقر (نسبت جمعیت زیر خط فقر به کل جمعیت) به درصد. منبع: مرکز آمار ایران
نکته بااهمیت در خصوص این آمار فاجعه‌بار این است که آمار ذکر‌شده در حالی برای خط فقر در سال 1399 بیان‌شده است که میانگین نرخ تورم در آن 36.4 درصد گزارش‌شده بود و با توجه به رقم 52.2 درصدی نرخ تورم نقطه‌ای اعلام‌شده از سوی مرکز آمار ایران در مردادماه 1401، می‌توان ارقامی که معاون وزیر کار برای خط فقر در ایران را بیان کرده، طور دیگری تحلیل و برآورد کرد. درهرصورت بحران فقر در جامعه ایران هرروز شدیدتر و افسارگسیخته‌تر می‌شود و مسیر را در راه رسیدن به فاجعه هموارتر می‌بیند، فاجعه‌ای که فقر را به فرهنگ تبدیل می‌کند و پیامدهایی همچون بی‌اعتمادی، مشارکت‌گریزی، قانون‌گریزی و مواردی از این دست را به‌همراه دارد و در نتیجه آن، سرمایه اجتماعی کاملاً نابود می‌شود. با تکیه بر تمامی مواردی که ذکر شد می‌توان ضرورت تمرکز و تدوین برنامه ویژه فقر در سطوح کلان و خرد بخصوص در برنامه‌ها و مطالعات شهری را نه‌تنها لازم بلکه حیاتی و بسیار ضروری دانست.
متأسفانه در برنامه‌های شهری از سطح کلان تا خرد، توجه به این مهم (فقر) جایگاه مناسبی را ندارد و توجهی به این شاهراه بحران‌زایی در شهرها نمی‌شود. امروز برنامه‌های جامع و تفصیلی منسوخ‌شده که در شهرهای ما استفاده می‌شوند، به دفاتر نقاشی و رنگ‌های کاربری زمین تبدیل‌شده‌اند که نه‌تنها هیچ درکی از این بحران مرگ‌بار برای شهرها و جامعه ایرانی ندارند، بلکه خود عاملی برای تسهیل فاجعه شدن بحران فقر در شهرها هستند. نمونه آن در عدم‌تشخیص و تحلیل طبقاتی شهر در این طرح‌ها و تمرکز خدمات در مناطق مرفه و برخوردار شهر و دامن زدن بر نابرابری شهری و تبلور فضایی در محدوده‌هایی چون خضر، مجیدآباد، قاسم‌آباد، منوچهری، حصار و غیره در شهر همدان است. درنهایت در این نوشتار باید به این مهم بپردازیم که پاسخ زبان‌شهر برای بحران فقر در شهرها چیست و چگونه می‌توان در مقابل این پدیده مرگ‌بار برای شهرها ایستاد؟ همان‌طور که اشاره شد زبان‌شهر به تدوین برنامه‌ای (منسجم و با رویکردی مشخص) «با شهر» و نه «برای شهر»می‌پردازد. گفته شد که زبان‌شهر فرضاً به تدوین برنامه‌ای با رویکرد گردشگری پرداخته و تمام حوزه‌های این برنامه چون نوشتار قبلی (برنامه حمل‌ونقلی شهر) را نیز جهت می‌دهد، درنتیجه این جهت‌گیری و رویکرد در برنامه ویژه فقر در شهر نیز تبلور خواهد یافت و برنامه ویژه فقر شهری بدون تردید پاسخ‌های احتمالی خود را با استفاده از ظرفیت‌های گردشگری و یا بخشی از آن را با استفاده از این رویکرد خواهد داد. به‌طور مثال یکی از عوامل مهم در تعیین سطح فقر، موضوعاتی چون درآمد، اشتغال و سطح درآمد خانوار است طوری که طبق پایش 1399، خط فقر یک خانواده چهار نفره، درآمد 3 میلیون و 385 هزار تومان اعلام شده است که البته با نرخ تورم افزایش‌یافته در مردادماه 1401 این مبلغ احتمالاً به رقم 5 میلیون تومان رسیده باشد. درنتیجه موضوع اشتغال و درآمد یکی از کلیدی‌ترین مباحث در فقر شهری است و رویکرد گردشگری در برنامه زبان‌شهر می‌تواند راهبردی مثمر‌ثمر در این مهم باشد. امروز بسیار از کشورهای دنیا چون ترکیه، ایتالیا، استرالیا، تایلند و غیره توسط همین رویکرد گردشگری به تأمین درآمد و ثروت می‌پردازند و حتی بدون داشتن ذخایری چون نفت، گاز، معدن و غیره (که کشور ما غنی در آن‌هاست و با این وجود چنین فقر افسارگسیخته در حال افزایش است) تولید ثروت می‌کنند و به‌تبع آن شهرهای دارای این ظرفیت به درآمدهای پایداری رسیده و بسیار موفق عمل می‌کنند. زبان‌شهر می‌تواند با استفاده از راهبردهایی چون توسعه و برند‌سازی صنایع‌دستی شهر، تمرکز بر بافت‌های تاریخی و عناصر تاریخی شهر و تجدید حیات و نقش‌آفرینی دوباره آن‌ها در ساختار شهری، تمرکز بر تولید فضاهای گردشگری به‌ویژه در مناطق کم‌برخوردار شهر که دارای ظرفیت‌ها و دارایی‌هایی هستند (همانند بافت قاسم‌آباد و مجیدآباد که دارای ظرفیت‌های طبیعی رودخانه و زمین‌های کشاورزی بوده و توان بالایی برای این مهم دارند)، به تولید اشتغال، درآمد و ارزش‌افزوده شهری بپردازد و در مقابل فقر شهری پاسخی داشته باشد.


تصویر شماره 1 رودخانه قاسم آباد و تصویر شماره 2 زمین‌های کشاورزی مجیدآباد
درنهایت پاسخ زبان‌شهر استفاده از این دارایی‌ها و ظرفیت‌هاست که نه‌تنها به آن‌ها توجهی نشده است بلکه رویکرد حاکم در سیستم مدیریت شهری تا به امروز در جهت طرد آن‌ها و دامن زدن بر گستره فقر شهری متمرکز بوده است و زبان‌شهر امروز در مقابل این نگرش ضد توسعه قیام خواهد کرد تا شهر بیش از این در پرتگاه نابودی قرار نگیرد. در نوشتار آتی گلوگاهی دیگر از بحران‌های این شهر را مطرح خواهیم کرد تا شمایی از پاسخ زبان‌شهر در این گلوگاه را بیشتر درک کنیم، گلوگاهی به نام اسکان‌نایابی و پاسخ زبان‌شهر...

  لینک
https://hegmataneh-news.ir/sl/44830