کد خبر : 39662
تاریخ : 1401/5/15
گروه خبری : خبر همدان

ترسیم یک چشم‌انداز برای محله


در نوشتار قبلی گفته شد که برای تحول و دگرگونی محله‌های خود نیازمند فضایی گفت‌و‌گو‌محور و تعاملی هستیم که در آن تمامی ساکنین محله، ادراک خود از محیط پیرامون زندگی‌شان را مطرح کنند، از ظرفیت‌های محله، مشکلات آن و هر موضوعی که توسط ساکنین محله از محیط درک شده است سخن بگویند و به یک وفاق جمعی برسند تا توسعه محله رقم بخورد، چنین فضای گفت‌و‌گو‌محور و تعاملی در محلات توسط انجمن‌های محلی شکل خواهد گرفت که دارای ساز‌و‌کاری غیر‌رسمی و اصولی هستند تا به واسطه زبان محله بودن، محله را به مدیریت شهری مرتبط کنند. در این مسیر گفته شد که نیازمند برنامه‌ای برای محله هستیم و این برنامه نقشه راه محله را مشخص خواهد کرد و شاکله آن را 4 سوال؛ «اکنون کجا هستیم؟ به کجا می‌رویم؟ کجا می‌خواهیم باشیم؟ و چگونه به آنجا برسیم؟» شکل می‌دهد.
برای پاسخ دادن به اولین سوال نیازمند بالا بردن ادراک فضایی خود از محله در سطح خرد و کلان هستیم، چنین ادراکی دایره شناخت و آگاهی ما را نسبت به محله و محیط زندگیمان بالاتر می‌برد و در تدوین برنامه‌ای هر چه منسجم‌تر و واقع‌گرایانه‌تر کمک شایان توجهی می‌کند. بعد از آن که همه ما در فضای تعاملی انجمن‌های محلی به بازگو کردن آنچه که از محیط محله‌مان درک کرده‌ایم، پرداختیم و موارد توسط خود و آن متخصص شهرسازی محله «ما» (برنامه ریز فضایی خاص محله)، مکتوب و خط و ربط هر یک استخراج شد، اینک نوبت استفاده از این اطلاعات و ایده‌ها و مجموعه ادراکات ساکنین محله است تا نقطه اتصال آن‌ها را پیدا کرده و به ترسیم آینده محله بپردازیم، یعنی پاسخ به این دو سوال اساسی « به کجا می‌رویم؟ و کجا می‌خواهیم باشیم؟»، که همان چشم‌انداز محله ما است. به عبارتی دیگر تمام آن ادراکات در نقطه‌ای به یکدیگر متصل می‌شوند و آینده محله را ترسیم می‌کنند؛ ترسیمی دقیق و شفاف به نام «چشم‌اندازه محله». اما چشم‌انداز چیست؟
در پاسخ به این سوال باید گفت که تعاریف و تعابیر متفاوتی از این واژه توسط پژوهشگران و صاحبان اندیشه در حوزه‌های متفاوتی شده است اما تعریف برایسون (استاد بازنشسته برنامه‌ریزی شهری و منطقه‌ای دانشگاه مینه‌سوتا) از چشم‌انداز، تعریفی بسیار کامل و دقیق است، وی چشم‌انداز را توصیف فشرده و روشنی از شهر در آینده می‌داند که پس از به فعلیت درآمدن کلیه توان‌های بالقوه‌اش پیدا می‌کند. بواسطه چنین تعریفی از چشم‌انداز، ما تصویر آینده را خواهیم دید، تصویری که بعد از به فعلیت درآمدن توان‌ها و دارایی‌های خود، برای ما به تحقق می‌رسد. تعریف دیگری که از چشم‌انداز وجود دارد و بسیار تعریف با‌ارزش و معتبری در مجامع علمی است از سازمان ائتلاف شهرها و بانک جهانی است که چشم‌انداز را به مفهوم، ارائه هدفی به ساکنین شهر در جهت کلیه تلاش‌هایشان و توصیف چیزی می‌داند که احتمالا در آینده به آن نایل خواهند شد. در نهایت با این دو تعریف معتبر از چشم‌انداز مشخص می‌شود این واژه چیزی نیست جز آنچه که جامعه می‌خواهد به آن برسد، با این تفسیر چشم‌انداز یک محله درواقع نشان‌دهنده یک شمای کلی از آینده آن است. بطور مثال ممکن است که ساکنین محله هر کدام تصویری از آینده مطلوب محله برای خود ساخته باشند؛ «محله‌ای سبز و بدون آلودگی»، «محله‌ای سرزنده و پویا با خدمات مناسب»، «محله‌ای آرام و بدون آلودگی محیطی برای همه» و صدها تصویر دیگر که هر‌یک از ساکنین محله ممکن است به ذهنشان برسد و در انجمن محلی مطرح کنند و شهرساز محله آن‌ها را مکتوب می‌کند. اما نکته با‌اهمیت این است که باید حواسمان به تصویر آینده‌ای که می‌سازیم و ظرفیت‌های موجود باشد، تا تصویری ماورایی و دور از تحقق نسازیم. درواقع آنچه که در این بخش اهمیتی زیادی دارد آن است که ما با استفاده از درک محیطی که بدست آوردیم حتما ظرفیت‌ها و ظرفیت‌هایی را در محله درک و همینطور چالش‌ها و مسائلی را هم در محله مشاهده کرده‌ایم، که این درک باید به ما در ارائه یک چشم‌انداز و تصویر برای آینده محله کمک کند. سعی ما این است که بین ظرفیت‌های موجود و توانایی به فعلیت درآمدن هر یک از آن‌ها ارتباطی دقیق برقرار کنیم تا علاوه بر شکوفا کردن آن‌ها، چالش‌های محلی را هم از بین ببریم. البته این بدان معنا نیست که چشم‌اندازی حداقلی ترسیم کنیم، بلکه معنای آن توجه ویژه به ظرفیت‌ها است تا بر اساس توان موجود به ترسیم آینده مطلوب بپردازیم.
به هر حال انجمن محلی برای ترسیم یک چشم‌انداز جلسات ویژه‌ای در محله برگزار خواهد کرد و تمام ساکنین محله در آن حضور می‌یابند و تصاویری را که برای چند سال آینده محله خود ترسیم کرده‌اند را مطرح می‌کنند و ترجیح من این است که هر خانواده با یک چشم‌انداز ترسیمی که اهل خانه روی آن توافق کرده‌اند به این انجمن آمده و آن را بازگو کنند، یعنی « هر خانواده؛ یک چشم‌انداز» بدین ترتیب همه ساکنین محله تصویر‌های ذهنی خود را از آینده محله مطرح کرده‌اند و حال آن شهرساز محله وظیفه دارد تا این تصاویر را در ابتدا با اطلاعاتی که توسط اهالی محله در مرحله اول در تدوین برنامه دریافت کرده است تطبیق داده و پس از آن بین تصاویر ذهنی و آن اطلاعات وفاق حاصل کرده و ترسیم چشم‌انداز را با اهالی محله به اتمام برساند. چشم‌اندازی که مورد وفاق همه اهالی محله و یا غالب آن‌ها بوده و از طریق آن شعاری رسانه‌ای نیز خلق می‌گردد که به واسطه آن تبلیغات رسانه‌ای نیز صورت خواهد گرفت. بطور مثال فرض کنید حاصل این وفاق در انجمن محلی چشم‌اندازی به نام محله سرزنده و پاک برای زندگی است، با استفاده از این چشم‌انداز می‌توان لقبی رسانه‌ای برای آن انتخاب کرد تا از طریق آن موضوعات رسانه‌ای چون تبلیغات و محرک شدن برای دیگر محلات شهر را رقم زد، بطور مثال برای این چشم‌انداز، لقب محله زندگی یا محله پاک می‌تواند مناسب باشد. چنین القابی که ساطع شده از چشم‌انداز انتخابی محله ما است می‌تواند گونه‌هایی دیگر از چشم‌انداز‌ها و القاب را برای دیگر محلات ایجاد کند و محرکی برای آن‌ها باشد. به هر حال بعد از این مرحله و ترسیم چشم‌انداز در انجمن محلی توسط ساکنین محله، حال نوبت آن است که بگوییم «چگونه به آنجا برسیم؟» سوالی بسیار مهم که در جهت تحقق آن چشم‌انداز محلی است، سوالی که در آن از اهداف و راهبرد‌ها و سیاست‌ها باید سخن گفت، اینکه ما با چه اهدافی و چه راهبردها و سیاست‌هایی به آن چشم‌انداز خواهیم رسید، همه در پاسخ به این سوال است و انجمن‌های محلی باید به ترسیم آن نایل آیند. ترسیمی دقیق و منعطف و با همه اهالی محله، ترسیمی منسجم از اهداف، راهبرد و سیاست‌های محله...

  لینک
https://hegmataneh-news.ir/sl/39662