|
نسخه های قبلی |
![]() matn
گرمخانه
سرپناه بيپناهان در شبهاي سرد همدان
هگمتانه، گروه شهر: پاييز فصل زيبايي است که همه آن را دوست دارند، برگهاي رنگارنگي که چشم هر بينندهاي را به خود جلب ميکند، اما با شروع فصل سرد سال آن هم در شهري مانند همدان که سرمايش هر چه به روزهاي پاياني شب و فصل پاييز ميرسيم زندگي براي تعدادي از افراد سخت ميشود به خصوص کساني که سرپناهي براي خواب ندارند و روزها در ميان کوچهها و خيابانها به دنبال غذا و کار هستند تا شايد بتوانند شب را در جايي سپري کنند.
اما چند سالي است که به همت شهرداري مکاني براي اين افراد تدارک ديده شده است. مدير خدمات شهري شهرداري همدان درباره گرمخانه شهرداري اظهار کرد: از سه سال قبل به اين طرف شهرداري فضايي را به طور موقت براي حفظ برخي شهروندان از سرماي شهر که جايي براي ماندن و شب گذراني نداشتند در محدودهاي از شهر همدان در نظر گرفت که در اين ساختمان دو طبقه امکاناتي مانند سرويس بهداشتي و دو وعده غذاي گرم و مکاني براي خواب پيشبيني شده است.
حسين خانجاني افزود: در حال حاضر يک طبقه از اين ساختمان براي شب گذراني حدود 50 نفر آماده شده است و با قراردادي که با يک آشپزخانه داريم غذاي مورد نياز اين افراد تأمين ميشود براي آنکه بيماري واگيرداري در بين افراد رواج نيابد هماهنگي لازم را با دستگاههاي مسؤول انجام داديم و حتي محيط را هم ضد عفوني ميکنيم.
وي درباره افراد معتاد حاضر در اين مجموعه هم گفت: برخي از آنان با هماهنگي واحدهاي مسؤول به کمپهاي 15 يا 16 اعزام شدند و تعدادي ديگر هم بعد از مدتي ماندن در اين مکانها به جمع خانواده بازگشتند البته تعدادي هستند که از سالها قبل به اين طرف ميهمان دائمي اين گرمخانه شدند و جايي براي ماندن ندارند. از زماني که گرمخانه باز شده است تا کنون گرمخانه را نبستهايم و حتي در فصل گرم سال هم شبها اين افراد را پذيرش ميکنيم.
_blank
matn
نگهداري از گل و گياه خانگي در فصل سرد
هگمتانه، گروه شهر: پاييز برگريز و زمستان سرد هم بخش مهمي از چرخه زندگي همه موجودات زنده، از جمله گياهان است؛ دو فصلي که گياهان را براي دوباره شکوفا و سبز شدن در بهار آماده ميکند؛ بعضي گياهان به خواب زمستاني ميروند، برخي خزان را تجربه ميکنند و بعدها دوباره جوانه ميزنند و بعضي ديگر همچنان سبزي و نشاط خود را حفظ ميکنند. پرونده امروز «زندگي سلام»، در همين باره است: با شروع فصل سرد، چگونه از انواع گلها و گياهاني که در باغچه، تراس يا گوشه آپارتمانمان است، مراقبت و نگهداري کنيم تا هرچه بهتر پاييز و زمستان را پشت سر بگذارند و سالم و سرحال به بهار و تابستان گرم برسند. در اين روزگار شلوغ، شايد اگر گوشه سبز و دنجي در خانه با گلها و گياهان براي خودتان دست و پا کنيد، بهترين مکان براي پناه بردن و به آرامش رسيدن از تنشهاي روزانه باشد. گوشه سبز و گياهاني که از رشدشان انرژي بگيريد، با بوييدنِ گلهايشان حالتان خوب شود و با نشاط و طراوتشان، فکرهاي منفي از ذهنتان دور شود. گلها و گياهان سبزي که وجودشان، از سردي و بيرنگي و کسالتِ فصل سرد کم کند. پس با ما همراه باشيد با راهنماي مراقبت از گل و گياه در فصل سرد.
* براي مراقبت بهتر از گلها و گياهانِ درون خانه، چه کنيم؟
هنگام انتخاب گياهان، فارغ از فصل و دماي هوا، بايد حتما حواسمان به ميزان علاقه و نياز آن گياه به نور خورشيد باشد زيرا نور براي گياهان حکم خون درون رگهاي ما را دارد. مثلاً انواع گياهان سايهدوست بايد به دور از پنجرههاي آفتاب گير باشند و انواع روشناييپسند، لازم است پشت پنجره قرار گيرند. اگر خانه يا محل کارتان آفتابگير نيست و هميشه سايه است، «نخل مرداب»، «سانسوريا»، «پاپيتال» و «اسپاتي فيلوم» بهترين گزينهها هستند اما اگر حتي در پاييز، نور زياد و مستقيم در اختيار داريد، بي معطلي «حسنيوسف» زيبا و «کاکتوس»هاي دوست داشتني را خريداري کنيد چون گياهاني هستند که نياز به نور زياد دارند. گروهي از گياهان هم نيمهسايه و نيمهآفتاب پسندند، مثل «يوکا»، «ديفن باخيا»، «فيکوس»، «آگلونما»، «کاج مطبق» و «ليندا» که بهتر است در فاصله سه متري از پنجره قرار گيرند.
معمولا گياهان آپارتماني خزان ندارند، پس نگران نباشيد؛ فقط ممکن است در زمستان رشد ريشهها متوقف شود و درواقع به خواب زمستاني بروند و دوباره در فصل بهار رشد کنند. اگر دماي محيط خانه يا محل نگهداري آنها 20 درجه باشد، اين گياهان به رشد خود ادامه ميدهند و در دماي حدود 17 تا 18 درجه نيز بدون رشد، سالم ميمانند. براي گياهاني همچون کاج مطبق، ديفن باخيا، ليندا، سيکاس و... لازم نيست دماي خانه در فصلهاي پاييز و زمستان تغيير کند، فقط بايد دفعات آبياريشان کم شود؛ مثلا اگر در تابستان هفتهاي دوبار بوده، در پاييز و زمستان به هفتهاي يک بار کاهش پيدا کند. البته که در پاييز، اين گياهان بايد بيش از قبل، پشت پنجره بمانند و نور خورشيد را دريافت کنند.
* عمليات امداد و نجات پيشگيري از سرمازدگي گلها و گياهان حياط و تراس
با توجه به سردي هوا در شبهاي پاييز و زمستان، گلهاي راه پله، تراس و حياط را آرام آرام به داخل منزل منتقل کنيد اما دقت کنيد آنها را يکباره به مکاني کم نورتر نبريد تا شوکه نشوند. اگر به اندازه کافي وقت داريد و هوا سرد نشده است، يک يا دو هفته قبل از آن که گلدانها را از فضاي باز به خانه بياوريد، آنها را به مکان سايهداري منتقل کنيد. اين کار به گياهان فرصت ميدهد قبل از آمدن به درون خانه، وجودشان با نور کم تطبيق پيدا کند.
پيش از آن که گلدانها را به داخل خانه بياوريد، آنها را کنترل کنيد تا عاري از هر گونه حشره باشند. بهترين روش براي آن که بدانيد گلداني آفت دارد يا نه، اين است که آن را کاملاً در تشت آب فرو کنيد. اگر حشرهاي در خاک گلدان زندگي کند، پس از چند دقيقه روي آب ميآيد. اگر چنين اتفاقي افتاد، ميتوانيد گلدان و خاک آن را قبل از آوردن به خانه عوض کنيد. علاوه بر اين، مقداري صابون مايع را در آب حل و روي گياه اسپري کنيد. اين محلول را روي تمام قسمتهاي گياه از جمله دو طرف برگ بريزيد، چون برگها مکان اصلي زندگي آفتهاي گياهي هستند. همچنين سعي کنيد حداقل به مدت چند روز، آنها را دور از ساير گياهان خانگي نگه داريد تا احتمال انتقال هرگونه آفت کنترل شود.
گياهاني که از بيرون به داخل خانه ميآوريد، در زمستان به آب کمتري نياز دارند. قبل از آب دادن به آنها، خاکشان را لمس کنيد و فقط موقعي که احساس کرديد خاک خشک است، آبياري شان کنيد. اگر سامانه گرمايشي خانه شما، هوا را خشک يا بسيار گرم ميکند، هواي اطراف گياهان را مرطوب نگه داريد، به خصوص درختچه مرکبات و سرخسها را؛ براي اين کار ميتوانيد از بخور يا اسپري آب استفاده کنيد. گياهاني را که به نور فراوان نياز دارند به سختي ميتوان در پاييز، شاداب نگه داشت. براي اين نوع گياهان، مکاني را در کنار پنجرهاي که آفتاب گير يا جنوبي است، آماده کنيد و گياهاني را که به نور کمتري نياز دارند پشت پنجرههاي رو به غرب قرار دهيد.
_blank
matn
حيات اجتماعي شهر
هگمتانه، گروه شهر- ميتوان گفت شهر يک سازمان اجتماعي نوين است، فعاليتهاي اقتصادي در اين سازمان نوين اجتماعي بيشتر غيرکشاورزي است، در نتيجه شهرنشينان خود توليدکننده خوراکشان نيستند.
با مرور تاريخ تحولات شهر و شهروندي متوجه ميشويم ما عملاً با سه انقلاب روبهرو هستيم: انقلاب نوسنگي و ظهور شهرهاي اوليه، انقلاب صنعتي و ظهور شهر صنعتي و انقلاب فناوري جديد و ظهور شهر اطلاعاتي. نکته جالب اينجاست که با ظهور شهرهاي اوليه، تحولي عظيم در زندگي اجتماعي انسان پديد ميآيد. ميتوان ادعا کرد، همزمان با پيدايش شهر نوآوريهاي تأثيرگذار در فرهنگ، بوروکراسي و از همه مهمتر فناوري آغاز ميشود.
ميتوان گفت بدون شهر، تمدن بيمعناست. شهر معناسازي مي��کند؛ انديشه، احساس و حتي باورهاي ما را شکل ميدهد يا دگرگون ميکند. براي درک چگونگي تعامل هويتها، فضا و ساختار اجتماعي ضرورتاً بايد به شهرهايي که در آنها زندگي ميکنيم، نگاه کنيم و در الگوي زيست شهري خود عميق شويم.
*انقلاب شهرنشيني
در پايان مرحله فراپارينه سنگي، دوره جديدي در نحوه زيست آدمي آغاز شد که با تحولات شگرفي همراه بود. به دليل همين تحولات و تغييرات اساسي، اين دوره را نوسنگي نام نهادند.
شکلگيري روستاها آغاز نمادين انقلاب زيستيفرهنگي انسان است؛ انقلابي که از آن با تعبير انقلاب شهرنشيني ياد ميکنند. وجود مکانهاي ويژه با امکانات زيستمحيطي گسترده و سرمايهگذاري در اين مکانها از راه ساختن تأسيسات دائمي براي انبار کردن آذوقه باعث به وجود آمدن دهکدههاي دائمي اوليه شده است.
در گذر زمان، روستاهاي عصر نوسنگي به دلايل مختلف متروکه و به تپههاي باستاني تبديل شدند. در ايران تپه حاجي فيروز نقده، تپه زاغه بويين زهرا، تپه عليکش دهلران و گنجدره هرسين از جمله روستاهاي عصر نوسنگي هستند که به دلايل طبيعي يا انساني متروکه شدهاند.
از سوي ديگر، ويژگيهاي خاص و قابليتهاي زيستي برخي ديگر از اين روستاها موجب شد به شهرهاي آغازين تبديل شوند. شهرهاي اوليه در هزاره چهارم تا هزاره اول پيش از ميلاد مورد استفاده قرار ميگيرند. از جمله اين شهرها در ايران ميتوان به شهر سوخته زابل، تپه جنوبي سيلک کاشان، تل ابليس کرمان و تپه حصار دامغان اشاره کرد.
شهر نشاندهنده نيازهاي اجتماعي و اقتصادي انسان است. با مطالعه شهرهاي اوليه در اين دوره، متوجه ميشويم با وجود تفاوتها، در شکل و وظيفهاي که بر عهده دارند، از الگوي مشابهي تبعيت ميکنند که بيانگر نيازي اوليه و مشترک در پيدايش شهرهاي اوليه و ظهور انقلاب شهرنشيني است.
بسياري از باستانشناسان و جامعهشناسان ظهور شهر را انقلابي تعيينکننده در تاريخ بشر ميدانند. هرچند، با وجود مطالعات متنوع انجامشده هنوز پاسخ قطعي درباره چرايي رخداد انقلاب شهرنشيني وجود ندارد. گوردون چايلد نخستين نظريه جامع را در مورد انقلاب شهرنشيني ارائه ميکند. او معتقد به جبر طبيعت و تأثير تغييرات آب و هوايي در شکلگيري شهر اوليه است. رابرت آدامز (باستانشناس) با تکيه بر اين نظريه معتقد است عوامل مختلفي باعث بروز انقلاب شهرنشيني شد. او وسيع شدن استقرارها، اختراع خط و استفاده از نگارش، تجارت راه دور اشياي تجملي، به وجود آمدن طبقات اجتماعي، تخصصي شدن کارها، ايجاد نهادهاي سياسي، تحول فناوري و بالا رفتن درآمد سازمانها به واسطه اخذ ماليات را مهمترين دلايل انقلاب شهرنشيني ميداند.
*معناي شهر
شهر و شهرنشيني مختص جوامع اسکانيافته است. شهر مکاني ثابت است که در آن جمعيتي نسبتا بزرگ اسکان يافته و از راهي غير از کشاورزي ارتزاق ميکنند. سازمان ملل متحد سه دهه پيش شهر را چنين تعريف کرد:«مکاني با تراکم بالاي جمعيت و مرکزيت سياسي، اداري و تاريخي که فعاليت اصلي مردم در آن غير از کشاورزي است و از طريق دولتي محلي اداره ميشود.» در اين تعريف شهر ويژگيهاي مشخصي دارد که آن را متمايز ميکند: ترکيب و حجم جمعيتي مشخص، وسعت، پيچيدگي روابط انساني، قشربندي اجتماعي، نوع فعاليت اقتصادي و بهرهگيري از نهادهاي فرهنگيسياسي.
در تعريف شهر چند ملاک اهميت بيشتري دارد: جمعيت انسانها و خانهها، تراکم جمعيت و همجواري خانهها، مرکزيت داشتن به لحاظ سياسي و اداري، نحوه معيشت سکنه و ظواهر يا ويژگيهاي شهري.
*جمعيت انسانها و خانهها: شهر مکاني است که حداقل جمعيت تعيينشده را دارد؛ حداقل جمعيتي که رسيدن به آن منزلت يک مکان را تغيير ميدهد و آن را از روستا به شهر تبديل ميکند.
*تراکم جمعيت و همجواري خانهها: شهر مکاني است که تراکم نسبي جمعيت در آن بالاست و اهالي آن در خانههاي همجوار زندگي ميکنند.
*مرکزيت اداري سياسي: شهر مکاني است که حاکمنشين است، يا به لحاظ حکومتي مرکزيت دارد.
*نحوه معيشت ساکنان: همانگونه که پيترسون ميگويد، اندازه باعث تمايز ميان شهر و روستا نميشود، بلکه کارکرد است که شهر را از روستا و شهرهاي مختلف را از هم متمايز ميکند. روستا مرکز توليدات کشاورزي است اما شهر مرکز ارائه خدمات است.
*ظواهر و ويژگيهاي شهر: شهر مکاني است که داراي ويژگيهاي شهري است. اين ويژگيها يا فيزيکي است (مانند خيابانبندي و شبکه فاضلاب)، يا اجتماعياداري است (مانند وجود خدمات شهري).
*شهر صنعتي
انقلاب صنعتي ساختار شهرها و حيات اجتماعي شهرها را عميقا دگرگون کرد. تأثير انقلاب صنعتي بر الگوي شهر بدان اندازه است که از آن با تعبير عصر دوم شهرنشيني ياد ميشود. انقلاب صنعتي باعث ظهور شهر صنعتي شد و فرآيند اقتصاد شهري را حاکم کرد. تأسيس کارخانهها باعث تغيير ساختار شهرها و مهاجرت گسترده روستاييان به شهرها شد. از سوي ديگر، انقلاب صنعتي گسترش و تنوع الگوي حمل و نقل را به دنبال داشت که خود تأثيري عميق بر شکلگيري شهر صنعتي گذاشت. ديويس در مطالعاتش به عنوان يک جمعيتشناس شهري استدلال ميکند انقلاب شهري در قرن 18 و به دنبال صنعتي شدن سريع اروپا روي ميدهد:«اين انقلاب جديد شهرنشيني در اروپا شروع شد؛ زماني که هم جمعيت در ح��ل رشد بود و هم کشاورزان زيادي کار روي زمين را به قصد کارگري در شهر ترک ميکردند. اما اين امر به معناي شرايط زندگي بهتر در شهرها نبود. صنعتي شدن در مراحل اوليه خود کمک زيادي به بهبود زندگي شهري نکرد. هرچه مهاجرت از روستاها به شهرها بيشتر ميشد، به علت فقدان بهداشت، نرخ مرگ و مير در شهرها بالا ميرفت.»
بديهي است بدون مهاجرت گسترده روستاييان به شهرها در نتيجه بروز الگوي سرمايهداري در قرن 18 ميلادي، انقلاب دوم شهرنشيني روي نميداد. در مدت کمتر از يک قرن اغلب کشورهاي جهان به يک جامعه شهري تبديل شدند.
شهر پيشصنعتي اساساً شهري است در درجه اول با کارکرد مذهبي يا اداري و در درجه دوم با کارکرد تجاري است. در اين شهر تخصص در کار محدود است، توليد کالا بيشتر مبتني بر قدرت انسان و حيوان است، خانه و محل کار از هم جدا نيست، استانداردسازي اهميتي نداشته و معيار مشترک سنجش وجود ندارد. اما در شهر صنعتي با تغييراتي جدي روبهرو ميشويم: ثروتمندان به جاي مرکز شهر به اطراف شهر نقل مکان کردند و مرکز شهر نقش اداريتجاري پيدا ميکند، ساختار خانواده در شهرها عميقا تحت تأثير انقلاب صنعتي قرار گرفته و تغيير ميکند، بين محل کار و محل زندگي فاصله ايجاد ميشود، قشربندي شغلي شهر پيشصنعتي جاي خود را به قشربنديهاي منزلتي و قومي ميدهد، سبک زندگي به تدريج اهميت مييابد و به يک اولويت تبديل ميشود که گروهبنديهاي اجتماعي را شکل ميدهد.
تقسيم کار گسترده، تأکيد بر نوآوري و موفقيت، فقدان پيوندهاي عاطفي با محله، اختلال در گروههاي نخستين، اتکا بر شيوههاي کنترل اجتماعي رسمي مانند پليس، تعاملات ميانفردي بر اساس نقش و کارکرد افراد، تغيير نظام خانوادگي، انتقال بخشي از وظايف و کارکردهاي خانواده به مؤسسات و نهادهاي بيروني و مدني، بروز تنوع در ارزشها و باورهاي مذهبي و تدوين قوانين حقوقي و اداري عمومي که حاکم بر همه است را ويژگيهاي شهر صنعتي ميداند. بدين ترتيب، ميتوان ادعا کرد شهر صنعتي دومين الگوي شهر پس از پيدايش شهرهاي اوليه است.
*شهر اطلاعاتي
امروزه به دنبال انقلاب فناوري اطلاعات و ارتباطات، روند جهاني شدن و فناوري جديد سبب تغيير در ساختار شهر و روابط شهروندان شده است. هرچند شهر امروز تداوم دو جريان تاريخي تمدن کشاورزي و جامعه صنعتي است، اما «مناسبات و شيوههايي از زندگي شهري را به وجود آورده که براي شهروندان جوامع پيشين غيرقابل تصور است. شروع قرن 21 و پيدايش شهرهاي جهاني، با فروپاشي بسياري از اصول و معيارهاي جامعه صنعتي همراه است و معناي ديگري از شهر و شهروندي را با خود به وجود آورده است.
به عبارت ديگر، امروز جهان نهتنها شهرنشين شده، بلکه شهرهاي بزرگ موتور رشد و هدايت سرمايه و ارتباطات جهاني هستند» (جهانبگلو). ميتوان گفت اکنون ما با انقلاب سوم شهرنشيني روبهرو هستيم، انقلابي که الگوها و معيارهاي شهرنشيني را تغيير داده است و معنايي جديد از شهر به وجود خواهد آورد.
همانطور که انقلاب صنعتي ساختار شهرها و حيات اجتماعي شهرها را دگرگون کرد، انقلاب اطلاعاتي نيز در حال تغيير ساختار شهر و معناي شهروندي است. در اين شرايط، رابطه انسان و شهر چنان در هم پيچيده ميشود که ديگر نميتوان گفت اين شهر اطلاعاتي است که به شهروند شبکهاي شکل ميدهد يا کاربران شهرياند که شهر اطلاعاتي را ميسازند.
منبع : ماهنامه پيوست
_blank
matn
همدان
در انتظار جشنواره زمستانه
هدي افلاکيان
شهر همدان در نوروز و تابستان امسال به واسطه تبليغات و ميزباني براي رويداد 2018 شاهد حضور مسافران و گردشگران بود.
اما از آنجا که همدان شهري سردسير است در ديگر ايام سال که هواي معتدل تابستان از آن رخت برميبندد و جاي خود را به سرماي زمستان ميدهد، حضور گردشگران و مسافران در اين کهن شهر ايران زمين کمرنگتر ميشود.
در چند سال قبل شاهد برگزاري جشنواره زمستانه بوديم، جشنوارههايي که با ارائه تخفيفهاي صنفي و گردشگري و اجراي برنامههاي متعدد توانسته بود مسافران را در نيمه دوم سال به همدان بکشاند ضمن اينکه هم مسافران سفر ارزانتري را تجربه ميکردند، هم بخشي از منافع گردش اقتصادي عايد فعالان حوزه کسب و کار شد و هم ظرفيت مجموعههاي اقامتي بيش از گذشته فعال شد.
همدان با سابقه و تمدن بيش از سه هزار ساله خود قابليتهاي بسياري در حوزه گردشگري دارد که مهمترين آن قابليت دسترسي به راههاي مواصلاتي است.
اگر چه صنعت گردشگري همدان صنعتي نوپاست، اما استعدادهاي گردشگري همدان به دليل دارا بودن آب و هواي چهار فصل، اماکن تاريخي و مواهب طبيعي مانند غار عليصدر و سرابهاي نهاوند سرمايههاي عظيمي براي صنعت گردشگري محسوب ميشود و جاذبههاي گردشگري متنوع همدان ميتواند پاسخگوي سلايق گردشگران مختلف باشد.
اميدواريم امسال هم در برنامهريزيهايي که صورت ميگيرد شاهد برگزاري جشنواره زمستانه در شهر همدان باشيم.
_blank
matn
طراحي شهري
طراحي شهري فرآيندي است که به شکلدهي فيزيکي بافتهاي مختلف شهري و روستايي منجر ميشود.
طراحي شهري با رويکرد ساختارگرايي به ايجاد اماکن متعدد ميپردازد. اين فرآيند طراحي ساختمانها، فضاها و چشم اندازها را در بر ميگيرد و نهايتا جرياني را به راه مياندازد که به عمران و آبادي شهري کمک ميکند.
* تعريف طراحي شهري
طراحي بخشي از هنر سازمان دادن فضاي کالبدي است که با رشتههاي مختلف علمي و هنري مانند برنامهريزي شهري، معماري و منظر سازي، مهندسي فني، مهندسي ترافيک و حمل و نقل، روانشناسي، جامعهشناسي و اقتصاد سر و کار دارد و در عين حال با سياست و فرهنگ نيز ارتباط پيدا ميکند. پس ميبينيم که دامنه فعاليتش بسيار گسترده است.
اگر گفته مانوئل کستل را بپذيريم که برنامهريزي عين سياست است شايد بهتر بتوان حوزه فعاليت شهري را مشخص کرد. به نظر جف لويد طراحي شهري حلقه پيوند دهنده معماري، معماري منظر، مهندسي به صورت گسترده و برنامهريزي و بلاخص برنامهريزي شهري است.
در تعاريف بالا ما به دنبال جوهر و مفهوم طراحي شهري هستيم چيزي که در شرايط جامعه ما نيز مفيد واقع ميشود. طراحي شهري فعاليت جديدي نيست. بحثهاي فراواني از قديم وجود داشته مبني بر اينکه با شکل گرفتن فضاي خصوصي زندگي بشر، فضاي عمومي نيز شکل گرفته، زيرا انسانها ميخواستهاند با هم رابطه داشته باشند و به محض آنکه انسان پا از فضاي خصوصي بيرون ميگذارد و در فضاي عمومي قرار ميگيرد حضور طراحي شهري در تاريخ کالبدي او آغاز ميشود.
گستردگي فعاليت طراحي شهري نشان ميدهد که اين فعاليت مانند يک طرح معماري يا طراحي يک پارک نيست که با طرح مشخصي شروع شود يا پايان پذيرد. يک کار معماري معمولا در جايي شروع ميشود و خاتمه مييابد، شکل يک ميدان به عنوان عنصري از سازمان فضايي شهر در طول تاريخ تکون مييابد، دگرگون ميشود، تغيير ميکند و يا مدام عوض ميشود. چنين فضايي ميتواند از عهد باستان شروع شود، وسطي را پشت سر گذارد، رنسانس را ببيند و امروز هم بتواند در آن فعاليت و زندگي کند.
دشواري پيشبيني آينده ايجاب ميکند که طراحي شهري انعطاف پذير باشد، بتواند خود را با حرکات و نوسانات و تصميم گيريها تطبيق دهد، اصلاح شود و به قولي مدارا کند.
* حرفهاي نو
طراحي شهري يکي از جديدترين حرفه هاست که بيش از 25 سال از عمر آن نميگذرد. بيشتر آن چه که طراحان شهري ارائه ميکنند، طراحي بافتهاي مسکوني دستاورد حوزههاي شغلي ديگر است. در واقع طراحي شهري يک رويکرد چندگانه نسبت به ساير مشاغل دارد.
* رسالت عمومي
همزمان با شکلگيري صنف طراحان شهري، معماران، شهرسازان، طراحان فضاي سبز، مهندسان راه، اعلام کردند. در واقع «طراحي شهري» هنرمندان و طيف وسيعي از مشاغل وفاداري خود را به اين حوزه رسالت اين حوزهها تغيير روند شکلدهي فضاهاي پيراموني بود. از جمله مباحث چالش برانگيز ميان اين حوزهها عبارت بودند از
الف- معماران بايد جدايي از طراحي ساختمان ها، با موقعيت مکاني بناها هم در ارتباط باشند.
ب- شهرسازان هم بايد با شکل فيزيکي توسعه و گسترش شهرها ارتباط داشته باشند.
ج- طراحان فضاي سبز هم بايد در ابتداي فرآيند طراحي شهري به بررسي و فهم درست از مناطق مورد نظر دست يابند.
د- مهندسان راه هم بايد به جاي تمرکز روي مباحث ترافيکي، از مهارتهاي خود در ايجاد فضاهاي دلپذير) چه براي سکونت و چه براي مشاهده صرف ( استفاده کنند.
چه اقداماتي در دستور کار طراحان شهري قرار دارد؟
1. وسعت ديد دادن به فضاي شهري، استفاده از ابتکارهايي چند در توليد و بازتوليد محيطهاي پيراموني
2. طراحي فضاهاي ساخته شده، از کل شهرها و حومههاي آنها گرفته تا خيابانها و ميدانها ارايه نظرات خود بر چگونگي عمران و احياي شهرها
3. تحقيق و تفحص پيرامون مناطق مورد نظر و ساکنان آنها در نظر گرفتن بافت فيزيکي، سياسي، اقتصادي و روان شناسي حاکم بر آن مناطق
4. تحت تأثير قرار دادن مردم با ابتکارات خود، کمک به آنها در اتخاذ تصميمهايي مناسب و آموزش آنها جهت ايجاد مکانهاي مطلوب
5. توسعه سياستگذاريهاي نوين پيرامون ساخت و سازهاي شهري
6. مشاوره گروهي، کمک به مردم براي برعهده گرفتن نقشهايي پيرامون سازندگي و طراحي حومه ها
7. ارايه تصاوير گرافيکي، از طراحيهاي کلي و تکنيکي گرفته تا استفاده از آخرين دستاوردها در طراحيهاي کامپيوتري
* هدف از طراحي شهري چيست؟
طراحي شهر ي بخش بسيار مهم و حساسي از هويت شهروندان يک شهر به شمار ميرود. بدين معنا که چگونه ميانديشند، چه امکاناتي در دسترس داشتند و چه متخصصاني نبوغ خود را ارائه دادند تا شهر ي که در آن زندگي ميکنيم ساخته شده است. زماني که اين عوامل را کنار يکديگر قرار ميدهيم تا ترکيبي از يک شهر را ارائه نماييم، سيماي شهر گوياي فرهنگ و نگرش آن جامعه است. معيار فرهنگي، سليقه شخصي، تفکر و امکانات نهادهاي اجتماعي در يک کشور تعيين کنندهي نماي ظاهري شهري و بالطبع طراحي شهري است.
طراحي شهري از يک سو بايد حداقل خدمات و امکانات شهري را به طور يکسان در اختيار شهروندان قرار دهد و از سوي ديگر تنوع و امکان انتخاب جايگرين متفاوت را براي گروههاي مختلف جامعه فراهم سازد.
هدف اول مستلزم يکنواختي استانداردها و جامعيت آن ميباشد، ولي هدف دوم تنوع استانداردها و به کارگيري تدابير و راهبردهاي متخصصان و افراد ذيصلاح در شهرسازي را ايجاب مينمايد.
طراحي شهري در چارچوب کلي فرايند برنامه ر يزي و تصميم گيري جامعه، نياز به تشکيلات رسمي دارد تا از اين طريق، قشرها و گروههاي فرهنگي جامعه، نتواند به ارزشها و آرمانهاي خود جامه عمل بپوشانند و پيشنهادهاي طراحي را که نهايتا به صورت سرمايهگذاري شهري، مرمت، نوسازي، بازسازي و ساخت و حفظ بناها در ميآيد، بهتر ارائه دهند.
اگر از هر قشر خواسته شود تا نظر خود را در مورد شکل شهر و نقش شهر بيان کند در طراحي شهري،تنوع، هماهنگي و ز يبايي سيماي شهر و الگو ي فعاليتها به بهترين نحو فراهم ميآيد و زيرا در اين حالت طراحي شهري رفتارهاي جمعي خواستههاي فرهنگي و هويت گروهي را منعکس ميسازد. فرضيه اصلي در اين جا اين است که طراحي خيال پردازانه با استفاده مشترک از فضا و سهيم شدن در امکانات و دسترسي متعدد به عملکردهاي شهري و تنوع در شيوههاي زندگي ميتواند برخي از تضادهاي بارز بين گروهها را از بين ببرد. طراحي شهري فعاليتي پر هزينهتر از برنامهريزي شهري است و مستلزم به کارگيري منابع کمياب و متخصصان حرفهاي ماهر است. اين نکته حائز اهميت است که فعاليتهاي طراحي شهري در جهاتي سوق داده شود که عملکردها و عوامل شکل دهنده شهري بيشترين تأثير را روي رفتار کلي افراد و بافت و فرم شهر داشته باشد.
اکبر تنهايي کارشناس ارشد معماري
منبع: دکتر سعيد شفيعي، مباني و فنون طراحي شهري، 1380.
_blank
|