۱۶
دی
۱۴۰۳
شماره
۵۸۰۰
عناوین صفحه
هگمتانه، گروه کتاب: محسن صیفیکار گفت: خانم گلنار قیامتی، مسیح و مریم عاطفههاست. در بیمارستان یک مادر و یک خواهر تمام عیار است و مثل شیر با شجاعت و مهابتی مثال زدنی به دل کرونا میزند.
محسن صیفیکار در گفتوگو با هگمتانه اظهار کرد: در ایام پیش از دومین کنگره شهدای استان همدان در سال 1402 بود که درگیر تدوین و چاپ کتابهای مختلفی برای کنگره بودیم و حدود 50عنوان کتاب برای چاپ پیشبینی کرده بودیم.
وی یادآور شد: بنده به عنوان مسؤول کارگروه تدوین و تالیف کنگره با افراد و سوژههای مختلف برای انتشار کتابها در ارتباط بودم و حدود 14 عنوان چاپ شد و 5 شماره نشریه جاودانهها منتشر شد که ششمین شمارهاش هم در راه است. همچنین ویژهنامه بچههای همدان انتشار یافت و حالا همان کار ادامه دارد و پیگیر چاپ کتابها هستیم.
این نویسنده همدانی با اشاره به ابلاغ دستورالعمل ملی از طرف سازمان بسیج مستضعفین به همه سپاههای استانها جهت تشکیل یک انتشاراتی برای هر استان گفت: نام انتشاراتی استان همدان، لالههای سرخ است و بنده مدیر این نشر هستم.
وی تصریح کرد: کارهای بسیار گستردهای در حوزه نشر در راستای کنگره در حال انجام است چون کنگرهها قرار است هر 5سال یک بار تکرار شوند و سومین کنگره ملی شهدای استان همدان در سال 1407 برگزار خواهد شد.
محسن صیفیکار در خصوص چگونگی انتشار کتاب گلنار گفت: با خبر شدیم که خانم مریم سلیمی هیزجی یکی از نویسندگان همدان درباره شهید گلنار قیامتی از شهدای مدافع سلامت مشغول پژوهش است.
وی اضافه کرد: کتاب که تمام شد و برای کارشناسی به دست بنده رسید، از نویسنده خواستم نوع ادبیات کار را عوض کند و از سبک خاطره-خاطره و سوم شخص به اول شخص تغییر کند. چون در روایت اول شخص لطافتهایی هست که در سوم شخص نیست.
صیفیکار ادامه داد: در روایت اول شخص مشکلی که وجود داشت، این بود که راوی را نداشتیم و خانم گلنار قیامتی در جریان دفاع سلامت در بیمارستان فاطمیه همدان در کش و قوس کرونای محنوس و وحشتناک، به شهادت رسیده بود. اما از آنجا که روایات موثقی داشتیم و گفتوگوها با خانواده شهید و همکاران و گروه پزشکی بیمارستان انجام شده بود قابل استناد بود.
مدیر نشر لالههای سرخ یادآور شد: کتاب را برای بازنویسی به آقای سید میثم موسویان که از نویسندگان برجسته و زبده کشور هستند و صاحب تالیفات فراوانی هستند و رماننویس و داستاننویس در حوزه تخصصی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به ویژه در استان همدان هستند، دادیم.
وی با اشاره به اینکه کتاب با نام این دو نویسنده منتشر شده است افزود: گلنار در فصلهای کوتاه تالیف شد.
محسن صیفیکار با بیان اینکه کتاب پروژه نیست و یک فرآیند است و کتاب خوب نیازمند مرحلههای خوب است که اگر شکل نگیرد آن اتفاق نهایی خوب نمیافتد، گفت: کتاب برای ویراستاری هم فرستاده شد و در تهران توسط انتشارات لالههای سرخ منتشر شد.
وی تصریح کرد: در راستای انجام کار مشترک که دیدگاه من در لالههای سرخ هست، با علوم پزشکی هم به عنوان جامعه هدف و جایی که کتاب از آنجا برخاسته، صحبت کردم تا آنها هم پای کار بیایند.
صیفیکار اضافه کرد: با سرکار خانم شکریپور مسؤول اداره شاهد و ایثارگران دانشگاه علوم پزشکی همدان و فرزند شهید بزرگوار حاج رضا شکریپور، صحبت کردم و قبول کردند و رونمایی خوب و در حد قابل قبولی در بیمارستان فاطمیه در محل خدمت و رزم خاموش خانم گلنار قیامتی برگزار شد.
وی ادامه داد: در این برنامه از نویسندهها تجلیل شد و خاطره خوبی هم برای بنده ماند و خانواده شهید لطف کردند و یک نگین انگشتری خیلی فاخر که منقوش به جمله مبارک محمد رسول الله بود و به گمانم هدیه مقام معظم رهبری بوده است، به من هدیه دادند و چشم من روشن شد به این نگین زیبا.
مدیر نشر لالههای سرخ همدان با اشاره به اینکه چاپ اول کتاب را علوم پزشکی همدان خریداری کرد گفت: ما هم با قیمتی نازل و بدون سود کتاب را تقدیمشان کردیم که در جامعه هدفشان توزیع کنند و انشاءالله بعد از گرفتن بازخورد کتاب، برای چاپ دوم کتاب باید اقدام کنیم.
محسن صیفیکار خاطرنشان کرد: ما حدود 50عنوان کتاب در مراحل مختلف پشتیبانی و پیگیری داریم که بعضی را خودمان چاپ می کنیم و بعضی را باید پشتیبانی کنیم تا در جاهای دیگر و توسط متولیان امر منتشر بشود. که اگر مانعی در کار نباشد، امیدواریم تا پایان 1404 زیرساختها را فراهم کنیم و کتابها را به مرحله چاپ برسانیم.
وی با اشاره به اینکه مستند نگاری در حوزه پژوهش کاربرد دارد و مخاطب خاص دارد گفت: با توجه به هزینه بالای انتشار کتاب، تلاش کردیم مخاطب کتاب را افزایش دهیم و طیف بیشتری کتاب را بخوانند، به همین علت کتاب را به شکل داستانی منتشر کردیم.
صیفیکار ادامه داد: در همین راستا انتشارات لالههای سرخ به تولید کتابهای گویا نیز گرایش دارد و 5عنوان کتاب گویا در دست کار داریم، بخشی را انجام دادهایم ولی هنوز رونمایی نکردهایم.
محسن صیفی کار با اشاره به اینکه نامگذاری فصلهای کتاب را به عهده خواننده گذاشتیم، گفت: کتاب با روش و نگارش و نگاه آقای موسویان یک روایت داستانی پیدا کرد و در فصلهایی کوتاه، اما کوبنده و کششدار در 31فصل نوشته شد.
وی با بیان اینکه خانم گلنار قیامتی از خانوادهای مستضعف بوده و بچه پای مصلی همدان است و خاطراتی عجیب و غریب از کودکی خود دارد اظهار کرد: این کتاب از تولد و کودکی خانم قیامتی شروع میشود و به زندگی پرفراز و فرود وی میپردازد.
صیفیکار یادآور شد: پدربزرگ این خانم از پردهخوانان قدیمی و مرشد بوده و خانم قیامتی هم در کودکی در کنار پدربزرگش حضور داشته و به همین دلیل اشعار زیادی حفظ بوده است و بسیار با استعداد بوده اما شرایط زندگیاش طوری نبوده که ادامه تحصیل دهد. ازدواج میکند و صاحب فرزندانی میشود و در طول این مسیر گرفتاریهای زیادی در زندگی داشته از بیماری همسر و فرزندانش، تا اینکه به دوران کرونا میرسد.
گلنار قیامتی؛ مسیح عاطفهها
محسن صیفیکار تصریح کرد: خانم گلنار قیامتی، مسیح و مریم عاطفههاست. در بیمارستان یک مادر و یک خواهر تمام عیار است و مثل شیر با شجاعت و مهابتی مثال زدنی به دل کرونا میزند.
وی ادامه داد: این خانم از نیروهای خدماتی بیمارستان بوده اما کارش به جایی میرسد که در شرایط سخت وضع حمل مادران، پزشکهایی که مستاصل میشدند و این خانم را پیج میکردند و از او کمک میخواستند.
مدیر نشر لالههای سرخ افزود: این خانم به بیمارانی که ناامید میشدند و در شهر ما غریب بودند امید میداده و حتی آنها را به خانه خود میبرده و به صورت رایگان غذا میداده و تیمارداری میکرده است.
وی ادامه داد: با وجود اینکه من این خانم را تا به حال ندیده بودم، با توجه به متن کتاب یک مهر مادرانه از چهره و عکس این خانم در ذهنم مجسم میشود.
محسن صیفیکار با اشاره به این شعر که اگر مسیح عاطفه بر دار شود/ انسانیت به بوته انکار شود، گفت: عکس این شعر هم صادق است و اگر مسیح عاطفه درک شود، آن وقت انسانیت گل میکند و عطرش همه جا را بر میدارد و خانم قیامتی این عطر را در بیمارستان پخش میکرد و همه همکاران به این موضوع اذعان دارند که چهره او در شرایط دشوار آرام بخش دلهایشان بوده است.
وی ادامه داد: این خانم با تحصیلات حداقلی در کمال اخلاق، انسانیت، عاطفه و ایمان که در زندگیاش موج میزند، به دیگران کمک میکرده و فرزندان و مادرشوهر و پدرشوهرش را تر و خشک میکرده است و چقدر انسان بزرگی بوده و به نظر من مانند کبوتری سفید همه را در آغوش خودش جای داده بوده است.
صیفیکار در پایان گفت: هرکس این کتاب را مطالعه کند همین حس خوب را دریافت خواهد کرد و به همه توصیه میکنم که کتاب گلنار را بخوانند.