کد خبر : 75679
تاریخ : 1404/7/9
گروه خبری : اندیشه

فرزند هگمتانه؛ تلاشی برای احیای حافظه تاریخی و هویت جمعی همدان

همدان؛ دیاری با پیشینه‌ای به قدمت تاریخ

زهره عباسی صالح




همدان، این دیار کهن که نام باستانی‌اش «هگمتانه» در تار و پود تاریخ ایران‌زمین نقش بسته، همواره در جایگاه یکی از مراکز مهم تمدنی، دینی و فرهنگی ایران مطرح بوده است. شهری که هر کوچه و خیابانش یادگار قرون و اعصار است و در دل خود لایه‌های متعدد تاریخ، فرهنگ، هنر و دانش را جای داده است. از معماری کهن و بازارهای تاریخی گرفته تا نام بزرگان و مفاخر علمی، ادبی و عرفانی، همه و همه بخشی از هویتی هستند که این شهر را از دیگر نقاط ایران متمایز می‌سازند.
در چنین بستری، پویش «فرزند هگمتانه» به‌مثابه حرکتی تازه و خلاقانه شکل گرفته است؛ حرکتی که تلاش می‌کند میراث معنوی و هویتی همدان را نه فقط در کتاب‌ها و خاطره‌ها، بلکه در شهر و در ذهن شهروندان جاری سازد.
در نگاه نخست، ممکن است پویش «فرزند هگمتانه» حرکتی نمادین به نظر برسد؛ نصب تصاویر بزرگان روی بیلبوردها، تولید محتواهای چندرسانه‌ای و یادآوری چهره‌هایی که در تاریخ و فرهنگ این سرزمین نقش داشته‌اند اما در لایه‌های عمیق‌تر، این پویش حامل یک پیام بنیادین است، بازگشت به خویشتن فرهنگی و بازشناسی ریشه‌های هویتی در روزگاری که امواج رسانه‌ای جهانی، ذهن‌ها را به‌سوی بی‌ریشگی سوق می‌دهند.
وقتی شهری همچون همدان، مفاخر خود را در منظر عمومی به نمایش می‌گذارد، در حقیقت به شهروندانش یادآوری می‌کند که این خاک، تنها جغرافیا نیست؛ بلکه بستری است که بر آن اندیشمندان، هنرمندان، دانشمندان و عارفان بالیده‌اند؛ این یادآوری، هویت جمعی را تقویت می‌کند و جامعه را نسبت به گذشته‌ خود متعهد می‌سازد.

اهمیت بازنمایی مفاخر در هویت شهری
هر شهر، گذشته‌ای دارد که همانند شریان‌های پنهان، در رگ‌های امروز آن جاری است و اگر این شریان‌ها قطع شوند، جامعه دچار نوعی بی‌هویتی خواهد شد. در جهان معاصر، که فرایند جهانی‌شدن گاه با یکسان‌سازی فرهنگی همراه است، بیش از هر زمان دیگری نیازمند بازنمایی میراث و مفاخر بومی هستیم.
در همدان، پویش «فرزند هگمتانه» به‌خوبی توانسته است این اصل را برجسته کند. بیلبوردهایی که چهره بزرگان را نشان می‌دهند، صرفاً تابلوهایی تبلیغاتی نیستند، بلکه نمادهایی از حافظه جمعی هستند. وقتی یک جوان همدانی هر روز در مسیر مدرسه یا دانشگاه تصویر بزرگی را می‌بیند که از دل تاریخ این شهر برخاسته، ناخودآگاه به این اندیشه می‌رسد که او نیز بخشی از تداوم این تاریخ است و این همان لحظه‌ای است که هویت جمعی در ذهن فرد نهادینه می‌شود.
پویش «فرزند هگمتانه» را می‌توان از منظرهای گوناگون بررسی کرد که از جمله کارکرد آموزشی است، این پویش در حکم یک کلاس درس عمومی است و شهروندان، بدون نیاز به نشستن در کلاس‌های تاریخ یا فلسفه، در مواجهه با تصاویر و نام بزرگان، با پیشینه فرهنگی و علمی شهر خود آشنا می‌شوند.
کارکرد هویتی؛ در دنیایی که بسیاری از جوانان هویت خود را در شبکه‌های اجتماعی جستجو می‌کنند، چنین پویشی به آنان یادآوری می‌کند که ریشه‌هایشان در خاکی استوار و پربار قرار دارد.
و دیگر اینکه کارکرد فرهنگی ـ هنری دارد و شهر با این اقدام به یک نگارخانه زنده بدل می‌شود. بیلبوردها و سازه‌های تبلیغاتی، که گاه صرفاً مصرف تجاری دارند، این بار در خدمت فرهنگ و هنر قرار گرفته‌اند.
از کارکرد روان‌شناختی هم دور نشویم که مشاهده مکرر چهره‌های فرهیخته در فضاهای عمومی، احساس غرور و تعلق به شهر را در شهروندان تقویت می‌کند و جامعه‌ای که به بزرگان خود افتخار کند، اعتمادبه‌نفس بیشتری در مواجهه با چالش‌های آینده خواهد داشت.
پویش «فرزند هگمتانه» الگویی است از اینکه چگونه می‌توان گذشته را با حال پیوند زد. در بسیاری از کشورها، مفاخر فرهنگی و علمی در قالب موزه‌ها، یادبودها یا نامگذاری خیابان‌ها معرفی می‌شوند اما در همدان، این حرکت یک گام فراتر رفته و چهره‌های مفاخر را به جزئی از زندگی روزمره مردم تبدیل کرده است.
این پیوند گذشته و آینده، همان چیزی است که جامعه امروز ایران به آن نیاز دارد و اگر نسل جوان بداند که پیشینیانش چگونه در عرصه‌های مختلف خوش درخشیده‌اند، انگیزه بیشتری برای ساختن آینده خواهد داشت.

  لینک
http://hegmataneh-news.ir/sl/75679